ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانشجویان پزشکی دیروز خیران مدرسه ساز امروز
بازگشت ورودیهای 65 به کلاس
یوسف حیدری
گزارشنویس
محمد، قیچی به دست میگیرد و روبان قرمز را میبرد. بچهها با خوشحالی وارد حیاط بزرگ مدرسه میشوند و پشت میز و نیمکتهای نو مینشینند. محمد اهل روستای چاهجمال ایرانشهر دستش را بالا میگیرد و میگوید: «آقا اجازه! چطور میتوانیم از کسانی که این مدرسه را برای ما ساختهاند تشکر کنیم؟ یکی از پزشکان خیر که با کمک همکلاسیهای قدیم مدرسه را بنا کرده است دست نوازش به سر محمد میکشد و میگوید: «مدرسه میسازیم برای اینکه آینده کشور به دست فرزندان آگاه، پرتلاش و امیدواری چون شما ساخته شود.»
سال 1365 وقتی دانشجویان ورودی دانشکده پزشکی در کلاس درس حاضر شدند، نمیدانستند 30 سال بعد هم در کنار هم در مناطق محروم مدرسه خواهند ساخت تا هیچ دختر و پسر دانشآموزی به دلیل نبود مدرسه از درس بازنماند. حالا گروه پزشکان ورودی سال 65 که بعضیهایشان هم خارج از ایران هستند در کنار طبابت تلاش میکنند لبخند را به چهره کودکان مناطق محروم هدیه کنند. دکتر مسعود بصیر یکی از همان پزشکان ورودی سال 65 دانشگاه تهران است که با کمک دوستانش پنج مدرسه در مناطق محروم ساختهاند. او میگوید: «مدرسه میسازیم تا آینده کشور ساخته شود. همه چیز از تولد یکی از همکلاسیهای دانشگاه شروع شد. آن روز تولد دکتر کریمی بود. اهل تهران است ولی سالها است در ایرانشهر طبابت میکند. آن روز او پیشنهاد داد برای اینکه تولدش ماندگار باشد کمک کنیم برای یک دبیرستان دخترانه در منطقه ایرانشهر سالن مطالعه درست کنیم. همه ما ورودی سال 65 دانشکده پزشکی هستیم و امروز خیلی از ما در شهرهای مختلف کشور طبابت میکنیم و برخی هم خارج از کشور هستند. آن روز بچهها قبول کردند و خیلی زود دست به کار شدیم. مدتی بعد سالن مطالعهای به مساحت 60 مترمربع در کنار دبیرستان دخترانه ساختیم و در اختیار دانشآموزان قرار دادیم. این شروع کار ما بود. سال 1397 با زلزله کرمانشاه و سرپلذهاب باز دوستان پیشنهاد دادند ما هم سهمی در بازسازی مناطق زلزلهزده داشته باشیم و یکی از بچهها پیشنهاد داد مدرسه بسازیم. همه قبول کردند و از دکتر صیاد که ساکن کرمانشاه است خواستیم یک مدرسه را که بر اثر زلزله تخریب شده است در نظر بگیرد و خودش ناظر ساخت باشد. به این ترتیب مدرسهای سه کلاسه در روستای «سنگ در میدان» سرپل ذهاب ساختیم. روز افتتاح مدرسه دیدن چهره خوشحال بچهها خیلی شیرین بود.»
قرار نبود مدرسهسازی ادامه پیدا کند اما وقتی دلها یکی میشود، راه خود به خود ادامه پیدا میکند. سیل خرمآباد و تخریب وحشتناک روستاها باعث شد اینبار 70 نفر از بچههای ورودی سال 65 آستین بالا بزنند و دست به کار شوند. دکتر بصیر که اهل خرمآباد است، میگوید: «دوستان تصمیم گرفتند یک مدرسه را که بر اثر سیل تخریب شده باشد برای بازسازی پیدا کنم. به روستای ریقان در شهرستان چگینی رفتم. سیل مدرسه را برده بود و چیزی از آن نمانده بود. وقتی فراخوان دادیم کمکها سرازیر شد و مدتی بعد یک مدرسه چهار کلاسه خوب ساختیم. روزی که مدرسه افتتاح شد احساس کردیم باید این راه را ادامه دهیم و همه مشتاقانه پای کار آمدند. اینبار دیگرمنتظر سیل و زلزله نشدیم. یک باب مدرسه را به شکل مشارکتی در روستای محروم بنجو در بوشهر ساختیم. سال 99 هم تصمیم گرفتیم در سیستانوبلوچستان مدرسه بسازیم و اینبار مسئولیت نظارت بر عهده دکتر کریمی بود. در منطقه روستایی چاهجمال ایرانشهر یک زمین 2 هزار متر مربعی در اختیار ما قرار گرفت که یک مدرسه 6 کلاسه در آن ساختیم. پنجمین مدرسه را هم در منطقه روستایی پشت قلعه در استان ایلام ساختیم که این دبیرستان 6 کلاسه اول مهرماه در اختیار آموزش و پرورش و دانشآموزان قرار گرفت. ساخت مدرسه در مناطق محروم و کمبرخوردار باعث شد خیلی از دختران دانشآموز که ترک تحصیل کرده بودند دوباره به مدرسه برگردند. وقتی مدرسه و امکانات مناسب در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد آنها با اشتیاق بیشتری درس میخوانند. متأسفانه در مناطق محروم بعضی از مدارس آنقدر مخروبه هستند که دانشآموزان انگیزهای برای تحصیل ندارند. ما با این هدف مدرسه میسازیم که ارزش انسانی آدمها حفظ شود.»
سال 80 برای زندگی و طبابت از تهران به ایرانشهر رفت. زندگی در کنار مردم این شهر و با دیدن محرومیتهای آنها و مدارسی که با وجود دو شیفته بودن بازهم کمبود کلاس دارند، تصمیم گرفت با کمک دوستان پزشکش مدرسهای در یکی از روستاهای این منطقه بسازد و مهرماه امسال مدرسه 6 کلاسه ایراندخت با فریاد شادی بچههای روستای چاهجمال شروع به فعالیت کرد. دکتر فرشاد کریمی پزشک عمومی از روزهایی میگوید که با دیدن وضعیت دانشآموزان یک مدرسه تصمیم گرفت نهضت مدرسهسازی همکلاسیهای ورودی سال 65 را در این استان ادامه دهد: «یک سالونیم سرپرست بیمارستان ایران در ایرانشهر بودم. ایرانشهر دو بیمارستان دارد و بر اساس گزارش مرکز آمار، بیمارستان ایران بیشترین میزان ولادت در کل کشور را دارد. سال 96 که مسئولیت بیمارستان را داشتم 12 هزار نوزاد در این بیمارستان به دنیا آمد. همین میزان زاد و ولد بالا در استان سیستانوبلوچستان باعث شده این استان جوانترین استان با بیشترین جمعیت زیر 18 سال کشور باشد. بنابراین هرسال به تعداد دانشآموزان این استان اضافه میشود درحالی که سرانه فضای آموزشی جوابگوی آنها نیست. از طرف دیگر آمار بیکاری این استان هم بالا است و دخترها و پسرها به دلیل نبود مدرسه و فضای آموزشی بعد از یک مقطع، ترک تحصیل میکنند.
زمانی که مسئولیت بیمارستان ایران را برعهده داشتم، مدیر یکی از مدارس پایه ابتدایی خواست از مدرسه بازدید کنم. تابستان بود و با وجود اینکه مدارس تعطیل بود، رفتم. شرایط خیلی بد بود و مدرسه امکانات اولیه هم نداشت. 380 دانشآموز در این مدرسه درس میخواندند و کلاسها شباهت زیادی به انباری داشت و خبری هم از تخته سیاه نبود. تعداد کلاسهای مدرسه ظرفیت این تعداد دانشآموز را نداشت. مدیر مدرسه میگفت وقتی دانشآموزان یکی از کلاسها زنگ ورزش دارند و به حیاط میآیند دانشآموزان دیگری به کلاس آنها میروند. تصمیم گرفتم از دوستان و همکلاسیهای ورودی سال 65 کمک بگیرم. موضوع را در فضای مجازی با آنها مطرح کردم و مثل همیشه استقبال کردند. بعد از این ماجرا بهعنوان نماینده همکلاسیها موضوع را با مهندس امیری رئیس مجمع خیرین مدرسهساز ایرانشهر مطرح کردم و خواستم روستای محرومی به ما معرفی کند که روستای چاهجمال را با جمعیت زیاد و مرکز روستاهای دور و بر خودش معرفی کردند. پیش از این یک مدرسه ابتدایی توسط خیرین در این روستا ساخته شده بود. سال 98 کلنگ ساخت مدرسه زمین زده شد و همکلاسیها هزینهها را واریز کردند. متأسفانه با شیوع کرونا و عوض شدن پیمانکار کار با تأخیر جلو رفت. ساخت این مدرسه در فضای 2 هزار مترمربع قبل از مهرماه امسال به پایان رسید و این مدرسه 6 کلاسه با نام ایراندخت در مقطع متوسطه اول دخترانه در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفت. امروز دانشآموزان در دو مقطع در این مدرسه درس میخوانند و زیباترین صدایی که از کلاسها شنیده میشود روخوانی درس ایران عزیز است.»
گزارشنویس
محمد، قیچی به دست میگیرد و روبان قرمز را میبرد. بچهها با خوشحالی وارد حیاط بزرگ مدرسه میشوند و پشت میز و نیمکتهای نو مینشینند. محمد اهل روستای چاهجمال ایرانشهر دستش را بالا میگیرد و میگوید: «آقا اجازه! چطور میتوانیم از کسانی که این مدرسه را برای ما ساختهاند تشکر کنیم؟ یکی از پزشکان خیر که با کمک همکلاسیهای قدیم مدرسه را بنا کرده است دست نوازش به سر محمد میکشد و میگوید: «مدرسه میسازیم برای اینکه آینده کشور به دست فرزندان آگاه، پرتلاش و امیدواری چون شما ساخته شود.»
سال 1365 وقتی دانشجویان ورودی دانشکده پزشکی در کلاس درس حاضر شدند، نمیدانستند 30 سال بعد هم در کنار هم در مناطق محروم مدرسه خواهند ساخت تا هیچ دختر و پسر دانشآموزی به دلیل نبود مدرسه از درس بازنماند. حالا گروه پزشکان ورودی سال 65 که بعضیهایشان هم خارج از ایران هستند در کنار طبابت تلاش میکنند لبخند را به چهره کودکان مناطق محروم هدیه کنند. دکتر مسعود بصیر یکی از همان پزشکان ورودی سال 65 دانشگاه تهران است که با کمک دوستانش پنج مدرسه در مناطق محروم ساختهاند. او میگوید: «مدرسه میسازیم تا آینده کشور ساخته شود. همه چیز از تولد یکی از همکلاسیهای دانشگاه شروع شد. آن روز تولد دکتر کریمی بود. اهل تهران است ولی سالها است در ایرانشهر طبابت میکند. آن روز او پیشنهاد داد برای اینکه تولدش ماندگار باشد کمک کنیم برای یک دبیرستان دخترانه در منطقه ایرانشهر سالن مطالعه درست کنیم. همه ما ورودی سال 65 دانشکده پزشکی هستیم و امروز خیلی از ما در شهرهای مختلف کشور طبابت میکنیم و برخی هم خارج از کشور هستند. آن روز بچهها قبول کردند و خیلی زود دست به کار شدیم. مدتی بعد سالن مطالعهای به مساحت 60 مترمربع در کنار دبیرستان دخترانه ساختیم و در اختیار دانشآموزان قرار دادیم. این شروع کار ما بود. سال 1397 با زلزله کرمانشاه و سرپلذهاب باز دوستان پیشنهاد دادند ما هم سهمی در بازسازی مناطق زلزلهزده داشته باشیم و یکی از بچهها پیشنهاد داد مدرسه بسازیم. همه قبول کردند و از دکتر صیاد که ساکن کرمانشاه است خواستیم یک مدرسه را که بر اثر زلزله تخریب شده است در نظر بگیرد و خودش ناظر ساخت باشد. به این ترتیب مدرسهای سه کلاسه در روستای «سنگ در میدان» سرپل ذهاب ساختیم. روز افتتاح مدرسه دیدن چهره خوشحال بچهها خیلی شیرین بود.»
قرار نبود مدرسهسازی ادامه پیدا کند اما وقتی دلها یکی میشود، راه خود به خود ادامه پیدا میکند. سیل خرمآباد و تخریب وحشتناک روستاها باعث شد اینبار 70 نفر از بچههای ورودی سال 65 آستین بالا بزنند و دست به کار شوند. دکتر بصیر که اهل خرمآباد است، میگوید: «دوستان تصمیم گرفتند یک مدرسه را که بر اثر سیل تخریب شده باشد برای بازسازی پیدا کنم. به روستای ریقان در شهرستان چگینی رفتم. سیل مدرسه را برده بود و چیزی از آن نمانده بود. وقتی فراخوان دادیم کمکها سرازیر شد و مدتی بعد یک مدرسه چهار کلاسه خوب ساختیم. روزی که مدرسه افتتاح شد احساس کردیم باید این راه را ادامه دهیم و همه مشتاقانه پای کار آمدند. اینبار دیگرمنتظر سیل و زلزله نشدیم. یک باب مدرسه را به شکل مشارکتی در روستای محروم بنجو در بوشهر ساختیم. سال 99 هم تصمیم گرفتیم در سیستانوبلوچستان مدرسه بسازیم و اینبار مسئولیت نظارت بر عهده دکتر کریمی بود. در منطقه روستایی چاهجمال ایرانشهر یک زمین 2 هزار متر مربعی در اختیار ما قرار گرفت که یک مدرسه 6 کلاسه در آن ساختیم. پنجمین مدرسه را هم در منطقه روستایی پشت قلعه در استان ایلام ساختیم که این دبیرستان 6 کلاسه اول مهرماه در اختیار آموزش و پرورش و دانشآموزان قرار گرفت. ساخت مدرسه در مناطق محروم و کمبرخوردار باعث شد خیلی از دختران دانشآموز که ترک تحصیل کرده بودند دوباره به مدرسه برگردند. وقتی مدرسه و امکانات مناسب در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد آنها با اشتیاق بیشتری درس میخوانند. متأسفانه در مناطق محروم بعضی از مدارس آنقدر مخروبه هستند که دانشآموزان انگیزهای برای تحصیل ندارند. ما با این هدف مدرسه میسازیم که ارزش انسانی آدمها حفظ شود.»
سال 80 برای زندگی و طبابت از تهران به ایرانشهر رفت. زندگی در کنار مردم این شهر و با دیدن محرومیتهای آنها و مدارسی که با وجود دو شیفته بودن بازهم کمبود کلاس دارند، تصمیم گرفت با کمک دوستان پزشکش مدرسهای در یکی از روستاهای این منطقه بسازد و مهرماه امسال مدرسه 6 کلاسه ایراندخت با فریاد شادی بچههای روستای چاهجمال شروع به فعالیت کرد. دکتر فرشاد کریمی پزشک عمومی از روزهایی میگوید که با دیدن وضعیت دانشآموزان یک مدرسه تصمیم گرفت نهضت مدرسهسازی همکلاسیهای ورودی سال 65 را در این استان ادامه دهد: «یک سالونیم سرپرست بیمارستان ایران در ایرانشهر بودم. ایرانشهر دو بیمارستان دارد و بر اساس گزارش مرکز آمار، بیمارستان ایران بیشترین میزان ولادت در کل کشور را دارد. سال 96 که مسئولیت بیمارستان را داشتم 12 هزار نوزاد در این بیمارستان به دنیا آمد. همین میزان زاد و ولد بالا در استان سیستانوبلوچستان باعث شده این استان جوانترین استان با بیشترین جمعیت زیر 18 سال کشور باشد. بنابراین هرسال به تعداد دانشآموزان این استان اضافه میشود درحالی که سرانه فضای آموزشی جوابگوی آنها نیست. از طرف دیگر آمار بیکاری این استان هم بالا است و دخترها و پسرها به دلیل نبود مدرسه و فضای آموزشی بعد از یک مقطع، ترک تحصیل میکنند.
زمانی که مسئولیت بیمارستان ایران را برعهده داشتم، مدیر یکی از مدارس پایه ابتدایی خواست از مدرسه بازدید کنم. تابستان بود و با وجود اینکه مدارس تعطیل بود، رفتم. شرایط خیلی بد بود و مدرسه امکانات اولیه هم نداشت. 380 دانشآموز در این مدرسه درس میخواندند و کلاسها شباهت زیادی به انباری داشت و خبری هم از تخته سیاه نبود. تعداد کلاسهای مدرسه ظرفیت این تعداد دانشآموز را نداشت. مدیر مدرسه میگفت وقتی دانشآموزان یکی از کلاسها زنگ ورزش دارند و به حیاط میآیند دانشآموزان دیگری به کلاس آنها میروند. تصمیم گرفتم از دوستان و همکلاسیهای ورودی سال 65 کمک بگیرم. موضوع را در فضای مجازی با آنها مطرح کردم و مثل همیشه استقبال کردند. بعد از این ماجرا بهعنوان نماینده همکلاسیها موضوع را با مهندس امیری رئیس مجمع خیرین مدرسهساز ایرانشهر مطرح کردم و خواستم روستای محرومی به ما معرفی کند که روستای چاهجمال را با جمعیت زیاد و مرکز روستاهای دور و بر خودش معرفی کردند. پیش از این یک مدرسه ابتدایی توسط خیرین در این روستا ساخته شده بود. سال 98 کلنگ ساخت مدرسه زمین زده شد و همکلاسیها هزینهها را واریز کردند. متأسفانه با شیوع کرونا و عوض شدن پیمانکار کار با تأخیر جلو رفت. ساخت این مدرسه در فضای 2 هزار مترمربع قبل از مهرماه امسال به پایان رسید و این مدرسه 6 کلاسه با نام ایراندخت در مقطع متوسطه اول دخترانه در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفت. امروز دانشآموزان در دو مقطع در این مدرسه درس میخوانند و زیباترین صدایی که از کلاسها شنیده میشود روخوانی درس ایران عزیز است.»
صادق خلیلیان در گفتوگو با «ایران» دستاوردهای دولت در مدیریت آب را تشریح کرد
خروج خوزستان از تنش آبی
زهره افشار
خبرنگار
مسأله مدیریت آب در استان خوزستان ازجمله موضوعاتی است که طی سالهای گذشته به خاطر سوءمدیریت در این حوزه و نبود نگاه دلسوزانه و آیندهنگرانه، رنج زیادی را به مردم استان خوزستان تحمیل کرده است. دسترسی به آب آشامیدنی با کیفیت از دیگر وعدههای بر زمین مانده دولت قبل بود که خوشبختانه در دولت سیزدهم در حرکتی جهادی ظرف مدت 10 ماهه به ثمر نشست و مردم خوزستان پس از سالیان مدید طعم آب شرب سالم را چشیدند. از طرفی بخش عمدهای از نارضایتی در استان خوزستان مربوط به کشاورزانی بود که بهدلیل نبود مدیریت کشت در ترسالی و خشکسالی متضرر میشدند. خوشبختانه از سال گذشته بخش عمدهای از این نارضایتیها با ارائه الگوی کشت و مدیریت منابع آب برطرف شد و استان خوزستان را از بحران تنش آبی تا حد زیادی خارج کرد.
صادق خلیلیان، استاندار خوزستان در این گفتوگو به اقداماتی که موجب برونرفت استان از این بحران شده پرداخته است.
استان خوزستان در شروع کار دولت در چه وضعیت آبی قرار داشت؟
کشور ایران و به تبع آن استان خوزستان در اقلیمی خشک واقع شده است از اینرو اهمیت منابع آبی و مدیریت آن برای ما دو چندان است. استان خوزستان بویژه در 2 سال اخیر، با توجه به تغییرات آبوهوایی و کاهش بارندگی با شرایط خشکسالی روبهرو بوده است که دلایل متعددی همچون عدم مدیریت درست منابع آب، رهاسازی بدون برنامه آب از سدها در دولت قبل و عدم پیشبینی شرایط پیش رو به تبعات ناشی از تنش آبی در این استان دامن زده و مسائلی را که در چند سال گذشته شاهد آن بودیم پدید آورده است.
با آغاز به کار دولت سیزدهم و زمانی که بنده بهعنوان استاندار خوزستان انتخاب شدم میزان ذخایر آب سدهای خوزستان در تراز بسیار پایین قرار داشت و وضعیت مناسبی نداشتند علت این موضوع رهاسازی بیش از اندازه آب از سدها به منظور تولید برق از نیروگاه برقابی در تابستان سال قبل بود.
برای عبور از بحران آب کشاورزی و پیشگیری از تنشهای سیاسی، اجتماعی که در دولت سابق بخصوص در تابستان سال قبل شاهد آن بودیم چه تمهیداتی اتخاذ گردید؟
پس از بررسی شرایط موجود، اقدامات مدیریتی کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت در زمینه مقابله با تنش آبی بویژه در حوزه مدیریت کشت و حل مشکل آب شرب برنامهریزی گردید. نخستین اقدام در شرایط خشکسالی، تغییر الگوی کشت بود. بر این اساس در مهر ماه سال زراعی 1400 بخش عمدهای از سطح زیر کشت چغندرقند و کلزا را که از محصولات آببر به شمار میروند کاهش داد و با کمک تشکلهای کشاورزی، کشاورزان به توسعه بیشتر گندم ترغیب شدند. با تغییر الگوی کشت در شهرهای مختلف، نیاز آبی در حوزه کشاورزی از مهر ماه به آذر ماه منتقل شد تا با توجه به بارندگیهای آذرماه، کشاورزان بتوانند کشت گندم خود را در استان آغاز کنند و در مصرف آب نیز صرفهجویی شود.
خوشبختانه با تنظیم الگوی کشت، موفق شدیم بهرغم کاهش۲۱ درصدی بارندگی استان در یکسال گذشته، تولید گندم را در استان 24 درصد افزایش دهیم و بیشترین میزان تولید گندم کشور به استان خوزستان اختصاص یافت. مجموع گندمهای خریداری شده در چهارچوب خرید تضمینی نزدیک به یک میلیون و 400 هزار تن گردید. در سالجاری نیز برنامهریزیهای لازم در حال انجام است که ضمن مدیریت تنش آبی بخصوص در حوزه رودخانه کرخه، میزان تولید محصولات اساسی بویژه گندم افزایش یابد و خوزستان رکورددار تولید محصولات کشاورزی در کشور باشد.
استان خوزستان از نظر آب آشامیدنی در وضعیت مناسب و پایداری نبود و آب آشامیدنی شهرهای بزرگی مثل آبادان، خرمشهر و اهواز دارای مزه شور و کیفیتی پایین بود ، برای رفع این مشکل چه اقداماتی انجام گرفت؟
یکی دیگر از مشکلاتی که مردم استان خوزستان از سالها قبل با آن مواجه بودند و در هشت سال گذشته نیز در مقاطع زمانی خاصی ناآرامیهای اجتماعی را در سطح استانی و ملی در پی داشته است مسأله عدم دسترسی به آب شرب با کیفیت و سالم در برخی نقاط استان بود. در این راستا دولت در یکسال اخیر عزم خود را برای رفع این مشکل جزم کرد تا طرح آبرسانی غدیر که در سالهای متمادی روی زمین مانده بود را در کمتر از یکسال به نتیجه برساند که خوشبختانه این اتفاق در زمانبندی مشخص میسر شد و طرح میانمدت آبرسانی غدیر بهعنوان یک ابرپروژه در سطح خاورمیانه، در استان خوزستان اجرا شد. براساس این طرح که از محل رودخانه دز تأمین میشود، ۵۲ درصد جمعیت استان شامل بیش از ۲.۵ میلیون نفر به آب سالم دسترسی پیدا کرده و آب شرب کلیه روستاهای مسیر، با اجرای این طرح تأمین و پایدار شد. با اجرای این طرح در واقع آرزو و مطالبه دیرینه مردم خوزستان بویژه در مناطق جنوبی و مرکزی استان محقق گردید و آب با کیفیت بالا و در حد استانداردهای اروپایی از شمالیترین نقطه استان به جنوبیترین شهرهای استان مانند آبادان و خرمشهر رسید.
عدم تأمین آب شرب روستاها در سالهای گذشته موجب بروز تنشهای شدیدی در جامعه روستایی استان خوزستان شده بود. در دولت قبل وعده تأمین آب شرب روستاها داده شد اما این وعده محقق نشد. شما برای این مطالبه بحق روستاییان چه کردید؟
برای تأمین آب پایدار سایر مناطق استان نیز چهار طرح دیگر در دست اجرا است که بتدریج مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت. از سال گذشته تاکنون در مجموع آب آشامیدنی 1500 روستا تأمین و پایدار گردیده که تأمین آب 913 روستای آن جدید بوده است و در مدیریت تنش آب شرب روستاها مؤثر واقع شد. بهطورکلی مسأله مدیریت و برنامهریزی آب در استان در بخشهای شرب، محیط زیست، کشاورزی و صنعت برای ما از موضوعات مهم و دارای اولویت است. متأسفانه دولت قبل توجهی نسبت به حقابه خوزستان نداشت اما نگاه دولت سیزدهم در زمینه مدیریت آب متفاوت است و بر تأمین حقابه خوزستان تأکید جدی دارد.
در مجموع با اجرایی شدن اَبَرطرح آبرسانی غدیر انتظار میرود با نهضت آبرسانی به روستاها، استان با مشکلی در زمینه آب شرب مواجه نگردد. موضوع آب کشاورزی در استان خوزستان و تنظیم الگوی کشت بهعنوان یکی از استانهای تولیدکننده محصولات کشاورزی در کشور از اهمیت بالایی برخوردار است که ضمن تأمین نیازهای استان و کشور، سبب تأمین معیشت و درآمد جمعیت زیادی از مردم این استان نیز میگردد.
لذا تلاش میشود با تنظیم الگوی کشت، علاوهبر بهرهوری بیشتر از منابع قابل استفاده، به تولید محصولات کشاورزی با کیفیت و سودآور نیز دست یابیم.
نیم نگاه
دولت در یکسال اخیر عزم خود را برای رفع این مشکل جزم کرد تا طرح آبرسانی غدیر که در سالهای متمادی روی زمین مانده بود را در کمتر از یکسال به نتیجه برساند که خوشبختانه این اتفاق در زمانبندی مشخص میسر شد و طرح میانمدت آبرسانی غدیر به عنوان یک ابرپروژه در سطح خاورمیانه، در استان خوزستان اجرا شد
از سال گذشته تاکنون در مجموع آب آشامیدنی 1500 روستا تأمین و پایدار گردیده که تأمین آب 913 روستای آن جدید بوده است و در مدیریت تنش آب شرب روستاها مؤثر واقع شد
با تنظیم الگوی کشت، موفق شدیم بهرغم کاهش۲۱ درصدی بارندگی استان در یکسال گذشته، تولید گندم را در استان 24 درصد افزایش دهیم و بیشترین میزان تولید گندم کشور به استان خوزستان اختصاص یافت
خبرنگار
مسأله مدیریت آب در استان خوزستان ازجمله موضوعاتی است که طی سالهای گذشته به خاطر سوءمدیریت در این حوزه و نبود نگاه دلسوزانه و آیندهنگرانه، رنج زیادی را به مردم استان خوزستان تحمیل کرده است. دسترسی به آب آشامیدنی با کیفیت از دیگر وعدههای بر زمین مانده دولت قبل بود که خوشبختانه در دولت سیزدهم در حرکتی جهادی ظرف مدت 10 ماهه به ثمر نشست و مردم خوزستان پس از سالیان مدید طعم آب شرب سالم را چشیدند. از طرفی بخش عمدهای از نارضایتی در استان خوزستان مربوط به کشاورزانی بود که بهدلیل نبود مدیریت کشت در ترسالی و خشکسالی متضرر میشدند. خوشبختانه از سال گذشته بخش عمدهای از این نارضایتیها با ارائه الگوی کشت و مدیریت منابع آب برطرف شد و استان خوزستان را از بحران تنش آبی تا حد زیادی خارج کرد.
صادق خلیلیان، استاندار خوزستان در این گفتوگو به اقداماتی که موجب برونرفت استان از این بحران شده پرداخته است.
استان خوزستان در شروع کار دولت در چه وضعیت آبی قرار داشت؟
کشور ایران و به تبع آن استان خوزستان در اقلیمی خشک واقع شده است از اینرو اهمیت منابع آبی و مدیریت آن برای ما دو چندان است. استان خوزستان بویژه در 2 سال اخیر، با توجه به تغییرات آبوهوایی و کاهش بارندگی با شرایط خشکسالی روبهرو بوده است که دلایل متعددی همچون عدم مدیریت درست منابع آب، رهاسازی بدون برنامه آب از سدها در دولت قبل و عدم پیشبینی شرایط پیش رو به تبعات ناشی از تنش آبی در این استان دامن زده و مسائلی را که در چند سال گذشته شاهد آن بودیم پدید آورده است.
با آغاز به کار دولت سیزدهم و زمانی که بنده بهعنوان استاندار خوزستان انتخاب شدم میزان ذخایر آب سدهای خوزستان در تراز بسیار پایین قرار داشت و وضعیت مناسبی نداشتند علت این موضوع رهاسازی بیش از اندازه آب از سدها به منظور تولید برق از نیروگاه برقابی در تابستان سال قبل بود.
برای عبور از بحران آب کشاورزی و پیشگیری از تنشهای سیاسی، اجتماعی که در دولت سابق بخصوص در تابستان سال قبل شاهد آن بودیم چه تمهیداتی اتخاذ گردید؟
پس از بررسی شرایط موجود، اقدامات مدیریتی کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت در زمینه مقابله با تنش آبی بویژه در حوزه مدیریت کشت و حل مشکل آب شرب برنامهریزی گردید. نخستین اقدام در شرایط خشکسالی، تغییر الگوی کشت بود. بر این اساس در مهر ماه سال زراعی 1400 بخش عمدهای از سطح زیر کشت چغندرقند و کلزا را که از محصولات آببر به شمار میروند کاهش داد و با کمک تشکلهای کشاورزی، کشاورزان به توسعه بیشتر گندم ترغیب شدند. با تغییر الگوی کشت در شهرهای مختلف، نیاز آبی در حوزه کشاورزی از مهر ماه به آذر ماه منتقل شد تا با توجه به بارندگیهای آذرماه، کشاورزان بتوانند کشت گندم خود را در استان آغاز کنند و در مصرف آب نیز صرفهجویی شود.
خوشبختانه با تنظیم الگوی کشت، موفق شدیم بهرغم کاهش۲۱ درصدی بارندگی استان در یکسال گذشته، تولید گندم را در استان 24 درصد افزایش دهیم و بیشترین میزان تولید گندم کشور به استان خوزستان اختصاص یافت. مجموع گندمهای خریداری شده در چهارچوب خرید تضمینی نزدیک به یک میلیون و 400 هزار تن گردید. در سالجاری نیز برنامهریزیهای لازم در حال انجام است که ضمن مدیریت تنش آبی بخصوص در حوزه رودخانه کرخه، میزان تولید محصولات اساسی بویژه گندم افزایش یابد و خوزستان رکورددار تولید محصولات کشاورزی در کشور باشد.
استان خوزستان از نظر آب آشامیدنی در وضعیت مناسب و پایداری نبود و آب آشامیدنی شهرهای بزرگی مثل آبادان، خرمشهر و اهواز دارای مزه شور و کیفیتی پایین بود ، برای رفع این مشکل چه اقداماتی انجام گرفت؟
یکی دیگر از مشکلاتی که مردم استان خوزستان از سالها قبل با آن مواجه بودند و در هشت سال گذشته نیز در مقاطع زمانی خاصی ناآرامیهای اجتماعی را در سطح استانی و ملی در پی داشته است مسأله عدم دسترسی به آب شرب با کیفیت و سالم در برخی نقاط استان بود. در این راستا دولت در یکسال اخیر عزم خود را برای رفع این مشکل جزم کرد تا طرح آبرسانی غدیر که در سالهای متمادی روی زمین مانده بود را در کمتر از یکسال به نتیجه برساند که خوشبختانه این اتفاق در زمانبندی مشخص میسر شد و طرح میانمدت آبرسانی غدیر بهعنوان یک ابرپروژه در سطح خاورمیانه، در استان خوزستان اجرا شد. براساس این طرح که از محل رودخانه دز تأمین میشود، ۵۲ درصد جمعیت استان شامل بیش از ۲.۵ میلیون نفر به آب سالم دسترسی پیدا کرده و آب شرب کلیه روستاهای مسیر، با اجرای این طرح تأمین و پایدار شد. با اجرای این طرح در واقع آرزو و مطالبه دیرینه مردم خوزستان بویژه در مناطق جنوبی و مرکزی استان محقق گردید و آب با کیفیت بالا و در حد استانداردهای اروپایی از شمالیترین نقطه استان به جنوبیترین شهرهای استان مانند آبادان و خرمشهر رسید.
عدم تأمین آب شرب روستاها در سالهای گذشته موجب بروز تنشهای شدیدی در جامعه روستایی استان خوزستان شده بود. در دولت قبل وعده تأمین آب شرب روستاها داده شد اما این وعده محقق نشد. شما برای این مطالبه بحق روستاییان چه کردید؟
برای تأمین آب پایدار سایر مناطق استان نیز چهار طرح دیگر در دست اجرا است که بتدریج مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت. از سال گذشته تاکنون در مجموع آب آشامیدنی 1500 روستا تأمین و پایدار گردیده که تأمین آب 913 روستای آن جدید بوده است و در مدیریت تنش آب شرب روستاها مؤثر واقع شد. بهطورکلی مسأله مدیریت و برنامهریزی آب در استان در بخشهای شرب، محیط زیست، کشاورزی و صنعت برای ما از موضوعات مهم و دارای اولویت است. متأسفانه دولت قبل توجهی نسبت به حقابه خوزستان نداشت اما نگاه دولت سیزدهم در زمینه مدیریت آب متفاوت است و بر تأمین حقابه خوزستان تأکید جدی دارد.
در مجموع با اجرایی شدن اَبَرطرح آبرسانی غدیر انتظار میرود با نهضت آبرسانی به روستاها، استان با مشکلی در زمینه آب شرب مواجه نگردد. موضوع آب کشاورزی در استان خوزستان و تنظیم الگوی کشت بهعنوان یکی از استانهای تولیدکننده محصولات کشاورزی در کشور از اهمیت بالایی برخوردار است که ضمن تأمین نیازهای استان و کشور، سبب تأمین معیشت و درآمد جمعیت زیادی از مردم این استان نیز میگردد.
لذا تلاش میشود با تنظیم الگوی کشت، علاوهبر بهرهوری بیشتر از منابع قابل استفاده، به تولید محصولات کشاورزی با کیفیت و سودآور نیز دست یابیم.
نیم نگاه
دولت در یکسال اخیر عزم خود را برای رفع این مشکل جزم کرد تا طرح آبرسانی غدیر که در سالهای متمادی روی زمین مانده بود را در کمتر از یکسال به نتیجه برساند که خوشبختانه این اتفاق در زمانبندی مشخص میسر شد و طرح میانمدت آبرسانی غدیر به عنوان یک ابرپروژه در سطح خاورمیانه، در استان خوزستان اجرا شد
از سال گذشته تاکنون در مجموع آب آشامیدنی 1500 روستا تأمین و پایدار گردیده که تأمین آب 913 روستای آن جدید بوده است و در مدیریت تنش آب شرب روستاها مؤثر واقع شد
با تنظیم الگوی کشت، موفق شدیم بهرغم کاهش۲۱ درصدی بارندگی استان در یکسال گذشته، تولید گندم را در استان 24 درصد افزایش دهیم و بیشترین میزان تولید گندم کشور به استان خوزستان اختصاص یافت
«ایران» در گفتوگو با معاون برنامهریزی اداره کل دارو در سازمان غذا و دارو بررسی کرد
داروی بیماران «اس ام ای» در گرو داروخانه ها
فریبا خان احمدی
خبرنگار
با وجود آنکه بیش از 10 ماه از دستور دکتر ابراهیم رئیسی مبنی بر لزوم تأمین هر چه سریعتر داروهای بیماران اس ام ای میگذرد و حدود سه ماه است که از ورود نخستین محموله داروی بیماران اس ام ای از سوی سازمان غذا و دارو سپری شده اما هنوز این دارو به دست بیماران نرسیده است. مدیرعامل انجمن بیماران اس ام ای در اظهار نظر اخیری اعلام کرده است که عامل تأخیر در توزیع دارو، به خاطر ناهماهنگی بین معاونتهای وزارت بهداشت از جمله معاونت غذا و دارو، بیمه سلامت و سازمان برنامه و بودجه است. در سوی دیگر این ماجرا گلایههای خانوادههای بیماران اس ام ای متوجه این موضوع است که دارو وارد شده اما در عوض توزیع، در محلهای نگهداری و دپوی دارو خاک میخورد. انجمن بیماران اس ام ای هشدار داده است، داروی این بیماران که از سه ماه پیش وارد شده در معرض خطر منقضی شدن قرار دارد.
پیرو دستور رئیسجمهور مبنی بر لزوم تأمین داروی بیماران اس ام ای، سازمان غذا و دارو اقدامات لازم را به منظور ثبت سفارش و نقل و انتقال مالی به منظور تأمین سریع دو قلم داروی (اسپینرازا و ریسدیپلام) این بیماران را در دستور کار قرار داد در نهایت مرداد ماه دارو وارد کشور شد. در سه ماه گذشته چندین مرتبه خانوادههای نگران همراه فرزندانشان با دغدغههای مختلف و تازهای از جمله عدم توزیع و دسترسی به دارو تحصن کردهاند. مطالبهشان این است؛ چرا دستور رئیسجمهور مبنی بر تأمین و توزیع دارو اجرا نمیشود؟ در این میان اما نهادهای مرتبط تقصیر را بر گردن همدیگر میاندازند و این وسط دود حاصل از این پاسکاریها مستقیم به چشم بیمارانی میرود که اتفاقاً اسمشان در لیست اولویت دریافت دارو ثبت شده است.
طبق گزارشهای رسیده از انجمن بیماران اسام ای، در حال حاضر از 760 بیمار عضو این انجمن، 650 نفر کاندیدای دریافت دارو هستند. آنطور که دکتر حسن شمالی، معاون برنامهریزی اداره کل دارو در سازمان غذا و دارو به «ایران» خبر میدهد؛ داروهای موجود اسپینرازا و ریسدیپلام که برای حدود 300 بیمار و برای سه ماهشان تأمین شده تحویل شرکتهای توزیع و پخش دارو شده است منتها بهدلیل اختلاف بین سازمان بیمه سلامت و سازمان برنامه و بودجه بر سر تأمین منابع مالی تأمین داروی بیماران اس ام ای هنوز داروها مصرف نشدهاند.
شواهد گویای این است که برنامهها طبق دستور رئیسجمهور و وعدههای اولیه آن پیش نرفته است و تاکنون خبری از مصرف این داروها از سوی اغلب بیماران نیست. تنها طبق اظهارنظرهای غیررسمی تعداد کمی از بیماران اس ام ای توانستهاند این دارو را مصرف کنند. معاونت درمان وظیفه توزیع این داروها را برعهده سازمان غذا و دارو میداند. از سوی دیگر حسن شمالی، معاون برنامهریزی اداره کل دارو در سازمان غذا و دارو در پاسخ به سؤال خبرنگار «ایران» مبنی بر اینکه برخی شنیدهها حاکی از آن است که خانواده بیماران اس ام ای بهدلیل توزیع نشدن داروی وارداتی دست به تجمع اعتراضی میزنند و تکلیف این دسته از بیماران چیست، عنوان میکند: سازمان غذا و دارو متولی تأمین دارو است نه متولی تأمین و پوشش مالی دارو. با این حال ما مجوز واردات را به شرکت واردکننده داروی اس ام ای دادیم و ارز مورد نیاز آن را از محل ارز دولتی یعنی یارانه سازمان غذا و دارو یا به عبارتی از محل طرح دارویار پرداخت کردیم.
دکتر شمالی در ادامه میافزاید: پارت اول دارو از محل ارز یارانهای و برای مصرف 300 بیمار اس ام ای تیپ یک و دو وارد شد و سازمان غذا و دارو، داروهای بیماران اس ام ای را بر اساس لیست معاونت درمان در قطبهایی که از سوی این معاونت تعریف شده بود، توزیع کرد.
معاون برنامهریزی اداره کل دارو در سازمان غذا و دارو در ادامه از توزیع همه اقلام دارویی بیماران اس ام ای به مراکز درمانی سرپایی و داروخانهها از حدود یک و نیم ماه پیش خبر میدهد و عنوان میکند: تحویل دارو به بیمار ربطی به توزیع دارو ندارد. داروی بیماران اس ام ای توزیع شده و نزدیک به 70 درصد قیمت ریالی دارو را سازمان غذا و دارو پرداخت کرده است برای اینکه بیمار از جیبش پولی بابت داروی اس ام ای پرداخت نکند 30 درصد مابقی آن را باید بیمه سلامت متقبل شود که نداده است.
مسئولان وزارت بهداشت میگویند: ارز تخصیص یافته به داروی وارداتی بیماران اس ام ای جدا از سهمیه ارزی فعلی وزارت بهداشت است و طبق دستور رئیسجمهور سازمان برنامه و بودجه مابهالتفاوت ریالی این دارو را تأمین خواهد کرد تا بیماران دغدغه هزینه بالای این دارو را نداشته باشند. در همین زمینه دکتر شمالی در پاسخ به اینکه آیا منابع مالی تأمین این داروها مشخص شده و سازمان برنامه و بودجه ردیف اعتباری خاصی برای این داروها در نظر گرفته است، میگوید: سازمان برنامه و بودجه موظف است پول داروی بیماران اس ام ای را به صندوق بیماریهای صعبالعلاج و خاص پرداخت کند. یعنی سازکار تأمین منابع مالی این دارو طبق اساسنامه، صندوق بیمه بیماران خاص و صعبالعلاج است که ذیل وظایف بیمه سلامت قرار میگیرد یعنی از این نقطه بیمه سلامت وارد بازی میشود که از منابع صندوق مابهالتفاوت ریالی داروی بیماران اس ام ای را تأمین کند. در مقابل بیمه سلامت میگوید که سازمان برنامه و بودجه این منابع را در صندوق بیمه بیماران خاص و صعبالعلاج برای داروی بیماران اس ام ای پیشبینی نکرده است. در هر حال دعوا بین سازمان برنامه و بودجه و بیمه سلامت است و ما در جریان جزئیات ریز این اختلافات نیستیم.
او در ادامه میافزاید: داروی بیماران اس ام ای هزار و 500 یورو است که با ارز دولتی وارد شده است. البته قاعدتاً باید با ارز نیمایی وارد میشد اما سازمان غذا و دارو بنا به تکلیف دولت از منابع ارز دولتی، داروی اسپینرازا و ریسدیپلام را وارد کرده یعنی تقریباً 70 درصد قیمت دارو با یارانه ارزی دارو وارد شده و مابقی آن را باید یکی این وسط پرداخت کند که مریض، پرداختی از جیب نداشته باشد. دولت اعلام کرده است مابقی این پول را پرداخت میکند که بیمار پرداختی از جیب نداشته باشد. در واقع باید سازمان برنامه و بودجه منابع تأمین دارو را فراهم کند. بنابراین سازمان غذا و دارو نه سر پیازاست و نه ته پیاز! بر همین اساس داروی اس ام ای تحویل مراکز درمان و داروخانهها شده اما بهدلیل بار مالی داروخانهها و مراکز درمان دارو را در اختیار بیمار قرار نمیدهند چون کسی نیست که مابهالتفاوت هزینه داروها را بپردازد. برای همین نیز در حال حاضر برخی از مراکز درمان سرپایی آمپول این بیماران را تحویل نمیگیرند چون میگویند که پول آن را از چه کسی باید بگیریم؟!
او در پاسخ به این سؤال که گفته میشود برخی بیماران اس ام ای با پارتیبازی دارو را تأمین کردهاند، عنوان میکند: بحث پارتیبازی نیست. معاونت درمان لیست همه بیماران را در اختیار دارد برخی شرکتهای توزیع، دارو را بهصورت امانی به برخی داروخانهها دادهاند که به بیماران بدهند بنابراین موردی این اتفاق افتاده است.
دکتر شمالی در ادامه از تدوین پروتکلهای تجویز داروی اس ام ای از سوی معاونت غذا و دارو خبر میدهد و میگوید: تأمین منابع مالی و نوشتن پروتکل تجویز دارو ربطی به سازمان غذا و دارو نداشت اما بنا به دستور رئیسجمهور هر دو مورد را مازاد بر وظیفهمان انجام دادیم چرا که پروتکلهای تجویز بسیار حداقلی و ضعیف تدوین شده بودند. براساس پروتکل ما هر بیماری که تستهای موجود را پشت سر بگذارد مشمول دریافت دارو میشود.
تاریخ مصرف داروها نمی گذرد
او در خصوص اینکه گفته میشود داروها در انبار سازمان غذا و دارو خاک میخورد و احتمال انقضای تاریخ مصرفشان وجود دارد، اظهار میدارد: تاریخ مصرفشان نمیگذرد خاک هم نمیخورد. دارو در استانها توزیع شده است. از طرفی معاونت درمان لیست بیماران نیازمند را مشخص کرده ما نیز اعتماد کردیم و دارو را توزیع کردهایم.
دکتر شمالی همچنین درباره برخی انتقادات از جمله اینکه سازمان غذا و دارو مسیر واردات داروهای اس ام ای را گرفته است، نیز میگوید: زمانی که شرکتهای دارویی پول پارت اول داروهایشان را نگرفتهاند چطور میتوانند پارت دوم داروها را وارد کنند؟ هنوز قسمت اول داروهای وارداتی مصرف نشده است وقتی هم که دارو مصرف نشده بنابراین شرکت هم وارد نمیکند.
اگرچه سازمان غذا و دارو بهعنوان نهاد تأمینکننده دارو اعلام کرده است که از حدود یک و نیم ماه پیش داروی بیماران اس ام ای در استانها توزیع شده است و چالش اصلی بر سر تأمین مابهالتفاوت هزینه دارو به اختلاف بین بیمه سلامت و سازمان برنامه و بودجه برمیگردد، با این حال پیگیریهای خبرنگار ما از سازمان بیمه سلامت مبنی بر انعکاس موضع این سازمان به نتیجه نرسید.
گفتنی است بیماری اس ام ای یک بیماری عصبی- عضلانی است که باعث تحلیل شدید عضلانی میشود. مبتلایان به تیپ یک این بیماری چنانچه در کودکی دارودرمانی نشوند، فوت شده و بزرگسالان نیز بهدلیل عدم مصرف دارو هر روز ناتوانتر میشوند.
خبرنگار
با وجود آنکه بیش از 10 ماه از دستور دکتر ابراهیم رئیسی مبنی بر لزوم تأمین هر چه سریعتر داروهای بیماران اس ام ای میگذرد و حدود سه ماه است که از ورود نخستین محموله داروی بیماران اس ام ای از سوی سازمان غذا و دارو سپری شده اما هنوز این دارو به دست بیماران نرسیده است. مدیرعامل انجمن بیماران اس ام ای در اظهار نظر اخیری اعلام کرده است که عامل تأخیر در توزیع دارو، به خاطر ناهماهنگی بین معاونتهای وزارت بهداشت از جمله معاونت غذا و دارو، بیمه سلامت و سازمان برنامه و بودجه است. در سوی دیگر این ماجرا گلایههای خانوادههای بیماران اس ام ای متوجه این موضوع است که دارو وارد شده اما در عوض توزیع، در محلهای نگهداری و دپوی دارو خاک میخورد. انجمن بیماران اس ام ای هشدار داده است، داروی این بیماران که از سه ماه پیش وارد شده در معرض خطر منقضی شدن قرار دارد.
پیرو دستور رئیسجمهور مبنی بر لزوم تأمین داروی بیماران اس ام ای، سازمان غذا و دارو اقدامات لازم را به منظور ثبت سفارش و نقل و انتقال مالی به منظور تأمین سریع دو قلم داروی (اسپینرازا و ریسدیپلام) این بیماران را در دستور کار قرار داد در نهایت مرداد ماه دارو وارد کشور شد. در سه ماه گذشته چندین مرتبه خانوادههای نگران همراه فرزندانشان با دغدغههای مختلف و تازهای از جمله عدم توزیع و دسترسی به دارو تحصن کردهاند. مطالبهشان این است؛ چرا دستور رئیسجمهور مبنی بر تأمین و توزیع دارو اجرا نمیشود؟ در این میان اما نهادهای مرتبط تقصیر را بر گردن همدیگر میاندازند و این وسط دود حاصل از این پاسکاریها مستقیم به چشم بیمارانی میرود که اتفاقاً اسمشان در لیست اولویت دریافت دارو ثبت شده است.
طبق گزارشهای رسیده از انجمن بیماران اسام ای، در حال حاضر از 760 بیمار عضو این انجمن، 650 نفر کاندیدای دریافت دارو هستند. آنطور که دکتر حسن شمالی، معاون برنامهریزی اداره کل دارو در سازمان غذا و دارو به «ایران» خبر میدهد؛ داروهای موجود اسپینرازا و ریسدیپلام که برای حدود 300 بیمار و برای سه ماهشان تأمین شده تحویل شرکتهای توزیع و پخش دارو شده است منتها بهدلیل اختلاف بین سازمان بیمه سلامت و سازمان برنامه و بودجه بر سر تأمین منابع مالی تأمین داروی بیماران اس ام ای هنوز داروها مصرف نشدهاند.
شواهد گویای این است که برنامهها طبق دستور رئیسجمهور و وعدههای اولیه آن پیش نرفته است و تاکنون خبری از مصرف این داروها از سوی اغلب بیماران نیست. تنها طبق اظهارنظرهای غیررسمی تعداد کمی از بیماران اس ام ای توانستهاند این دارو را مصرف کنند. معاونت درمان وظیفه توزیع این داروها را برعهده سازمان غذا و دارو میداند. از سوی دیگر حسن شمالی، معاون برنامهریزی اداره کل دارو در سازمان غذا و دارو در پاسخ به سؤال خبرنگار «ایران» مبنی بر اینکه برخی شنیدهها حاکی از آن است که خانواده بیماران اس ام ای بهدلیل توزیع نشدن داروی وارداتی دست به تجمع اعتراضی میزنند و تکلیف این دسته از بیماران چیست، عنوان میکند: سازمان غذا و دارو متولی تأمین دارو است نه متولی تأمین و پوشش مالی دارو. با این حال ما مجوز واردات را به شرکت واردکننده داروی اس ام ای دادیم و ارز مورد نیاز آن را از محل ارز دولتی یعنی یارانه سازمان غذا و دارو یا به عبارتی از محل طرح دارویار پرداخت کردیم.
دکتر شمالی در ادامه میافزاید: پارت اول دارو از محل ارز یارانهای و برای مصرف 300 بیمار اس ام ای تیپ یک و دو وارد شد و سازمان غذا و دارو، داروهای بیماران اس ام ای را بر اساس لیست معاونت درمان در قطبهایی که از سوی این معاونت تعریف شده بود، توزیع کرد.
معاون برنامهریزی اداره کل دارو در سازمان غذا و دارو در ادامه از توزیع همه اقلام دارویی بیماران اس ام ای به مراکز درمانی سرپایی و داروخانهها از حدود یک و نیم ماه پیش خبر میدهد و عنوان میکند: تحویل دارو به بیمار ربطی به توزیع دارو ندارد. داروی بیماران اس ام ای توزیع شده و نزدیک به 70 درصد قیمت ریالی دارو را سازمان غذا و دارو پرداخت کرده است برای اینکه بیمار از جیبش پولی بابت داروی اس ام ای پرداخت نکند 30 درصد مابقی آن را باید بیمه سلامت متقبل شود که نداده است.
مسئولان وزارت بهداشت میگویند: ارز تخصیص یافته به داروی وارداتی بیماران اس ام ای جدا از سهمیه ارزی فعلی وزارت بهداشت است و طبق دستور رئیسجمهور سازمان برنامه و بودجه مابهالتفاوت ریالی این دارو را تأمین خواهد کرد تا بیماران دغدغه هزینه بالای این دارو را نداشته باشند. در همین زمینه دکتر شمالی در پاسخ به اینکه آیا منابع مالی تأمین این داروها مشخص شده و سازمان برنامه و بودجه ردیف اعتباری خاصی برای این داروها در نظر گرفته است، میگوید: سازمان برنامه و بودجه موظف است پول داروی بیماران اس ام ای را به صندوق بیماریهای صعبالعلاج و خاص پرداخت کند. یعنی سازکار تأمین منابع مالی این دارو طبق اساسنامه، صندوق بیمه بیماران خاص و صعبالعلاج است که ذیل وظایف بیمه سلامت قرار میگیرد یعنی از این نقطه بیمه سلامت وارد بازی میشود که از منابع صندوق مابهالتفاوت ریالی داروی بیماران اس ام ای را تأمین کند. در مقابل بیمه سلامت میگوید که سازمان برنامه و بودجه این منابع را در صندوق بیمه بیماران خاص و صعبالعلاج برای داروی بیماران اس ام ای پیشبینی نکرده است. در هر حال دعوا بین سازمان برنامه و بودجه و بیمه سلامت است و ما در جریان جزئیات ریز این اختلافات نیستیم.
او در ادامه میافزاید: داروی بیماران اس ام ای هزار و 500 یورو است که با ارز دولتی وارد شده است. البته قاعدتاً باید با ارز نیمایی وارد میشد اما سازمان غذا و دارو بنا به تکلیف دولت از منابع ارز دولتی، داروی اسپینرازا و ریسدیپلام را وارد کرده یعنی تقریباً 70 درصد قیمت دارو با یارانه ارزی دارو وارد شده و مابقی آن را باید یکی این وسط پرداخت کند که مریض، پرداختی از جیب نداشته باشد. دولت اعلام کرده است مابقی این پول را پرداخت میکند که بیمار پرداختی از جیب نداشته باشد. در واقع باید سازمان برنامه و بودجه منابع تأمین دارو را فراهم کند. بنابراین سازمان غذا و دارو نه سر پیازاست و نه ته پیاز! بر همین اساس داروی اس ام ای تحویل مراکز درمان و داروخانهها شده اما بهدلیل بار مالی داروخانهها و مراکز درمان دارو را در اختیار بیمار قرار نمیدهند چون کسی نیست که مابهالتفاوت هزینه داروها را بپردازد. برای همین نیز در حال حاضر برخی از مراکز درمان سرپایی آمپول این بیماران را تحویل نمیگیرند چون میگویند که پول آن را از چه کسی باید بگیریم؟!
او در پاسخ به این سؤال که گفته میشود برخی بیماران اس ام ای با پارتیبازی دارو را تأمین کردهاند، عنوان میکند: بحث پارتیبازی نیست. معاونت درمان لیست همه بیماران را در اختیار دارد برخی شرکتهای توزیع، دارو را بهصورت امانی به برخی داروخانهها دادهاند که به بیماران بدهند بنابراین موردی این اتفاق افتاده است.
دکتر شمالی در ادامه از تدوین پروتکلهای تجویز داروی اس ام ای از سوی معاونت غذا و دارو خبر میدهد و میگوید: تأمین منابع مالی و نوشتن پروتکل تجویز دارو ربطی به سازمان غذا و دارو نداشت اما بنا به دستور رئیسجمهور هر دو مورد را مازاد بر وظیفهمان انجام دادیم چرا که پروتکلهای تجویز بسیار حداقلی و ضعیف تدوین شده بودند. براساس پروتکل ما هر بیماری که تستهای موجود را پشت سر بگذارد مشمول دریافت دارو میشود.
تاریخ مصرف داروها نمی گذرد
او در خصوص اینکه گفته میشود داروها در انبار سازمان غذا و دارو خاک میخورد و احتمال انقضای تاریخ مصرفشان وجود دارد، اظهار میدارد: تاریخ مصرفشان نمیگذرد خاک هم نمیخورد. دارو در استانها توزیع شده است. از طرفی معاونت درمان لیست بیماران نیازمند را مشخص کرده ما نیز اعتماد کردیم و دارو را توزیع کردهایم.
دکتر شمالی همچنین درباره برخی انتقادات از جمله اینکه سازمان غذا و دارو مسیر واردات داروهای اس ام ای را گرفته است، نیز میگوید: زمانی که شرکتهای دارویی پول پارت اول داروهایشان را نگرفتهاند چطور میتوانند پارت دوم داروها را وارد کنند؟ هنوز قسمت اول داروهای وارداتی مصرف نشده است وقتی هم که دارو مصرف نشده بنابراین شرکت هم وارد نمیکند.
اگرچه سازمان غذا و دارو بهعنوان نهاد تأمینکننده دارو اعلام کرده است که از حدود یک و نیم ماه پیش داروی بیماران اس ام ای در استانها توزیع شده است و چالش اصلی بر سر تأمین مابهالتفاوت هزینه دارو به اختلاف بین بیمه سلامت و سازمان برنامه و بودجه برمیگردد، با این حال پیگیریهای خبرنگار ما از سازمان بیمه سلامت مبنی بر انعکاس موضع این سازمان به نتیجه نرسید.
گفتنی است بیماری اس ام ای یک بیماری عصبی- عضلانی است که باعث تحلیل شدید عضلانی میشود. مبتلایان به تیپ یک این بیماری چنانچه در کودکی دارودرمانی نشوند، فوت شده و بزرگسالان نیز بهدلیل عدم مصرف دارو هر روز ناتوانتر میشوند.
در مهرماه امسال رقم خورد
کاهش 7/4 درصدی تورم نقطهای خوراکیها
47 درصد تورم نقطهای برای خانوارهای شهری
گروه اقتصادی / پس از پشتسرگذاشتن و تخلیه شوک تورمی حذف ارز ترجیحی از تیرماه امسال، شاخص تورم با نوسانات اندکی روند باثباتی را طی کرده است. براساس تازهترین گزارش مرکز آمار ایران در مهرماه، با وجود رشد اندک تورم ماهانه و سالانه، شاخص تورم نقطه به نقطه با افت همراه شد.
نرخ تورم نقطهای در مهرماه ١٤٠١ به عدد ٤٨.٦ درصد رسیده است؛ یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین ٤٨.٦ درصد بیشتر از مهرماه ١٤٠٠ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند. نرخ تورم نقطهای مهرماه ١٤٠١ در مقایسه با ماه قبل ١.١ واحد درصد کاهش یافته است. نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» با کاهش ٤.٧ واحد درصدی به ٧٠.٧ درصد رسیده و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با افزایش ٠.٧ واحد درصدی به ٣٦.١ درصد رسیده است. این در حالی است که نرخ تورم نقطهای برای خانوارهای شهری ٤٧.٧ درصد میباشد که نسبت به ماه قبل ٠.٧ واحد درصد کاهش داشته است. همچنین این نرخ برای خانوارهای روستایی ٥٣.٢ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ٣.١ واحد درصد کاهش داشته است.
افزایش نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور
براساس این گزارش، نرخ تورم ماهانه مهرماه ١٤٠١ به 3 درصد رسیده که در مقایسه با ماه قبل ٠.٨ واحد درصد افزایش داشته است. تورم ماهانه برای گروههای عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» و «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» به ترتیب ٢.٢ درصد و ٣.٥ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ تورم ماهانه برای خانوارهای شهری ٣.٢ درصد است که نسبت به ماه قبل ١.٠ واحد درصد افزایش داشته است. همچنین این نرخ برای خانوارهای روستایی ٢.٠ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ٠.٢ واحد درصد کاهش داشته است.
افزایش نرخ تورم سالانه خانوارهای کشور
همچنین نرخ تورم سالانه مهرماه ١٤٠١ برای خانوارهای کشور به ٤٢.٩ درصد رسیده است که نسبت به ماه قبل ٠.٨ واحد درصد افزایش نشان میدهد. همچنین نرخ تورم سالانه برای خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب ٤٢.٣ درصد و ٤٦.٢ درصد میباشد که برای خانوارهای شهری ٠.٨ واحد درصد افزایش و برای خانوارهای روستایی ٠.٩ واحد درصد افزایش داشته است.
تغییرات قیمتها در ماه جاری
در گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» بیشترین افزایش قیمت نسبت به ماه قبل مربوط به گروه «میوه و خشکبار» و گروه «گوشت قرمز و گوشت ماکیان» (مرغ ماشینی) است. در گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات»، گروه «آموزش» (شهریه مدارس و دانشگاهها) و اجارهبها بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند. همچنین در ماه جاری گروه «روغنها و چربیها» (روغن نباتی جامد و روغن مایع) نسبت به ماه قبل کاهش قیمت داشته است.
درصد تغییرات شاخص قیمت در دهکهای هزینهای
دامنه تغییرات نرخ تورم سالانه در مهرماه ١٤٠١ برای دهکهای مختلف هزینهای از ٤٠.٨ درصد برای دهک دهم تا ٤٨.٧ درصد برای دهک اول است.
نرخ تورم نقطهای در مهرماه ١٤٠١ به عدد ٤٨.٦ درصد رسیده است؛ یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین ٤٨.٦ درصد بیشتر از مهرماه ١٤٠٠ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند. نرخ تورم نقطهای مهرماه ١٤٠١ در مقایسه با ماه قبل ١.١ واحد درصد کاهش یافته است. نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» با کاهش ٤.٧ واحد درصدی به ٧٠.٧ درصد رسیده و گروه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» با افزایش ٠.٧ واحد درصدی به ٣٦.١ درصد رسیده است. این در حالی است که نرخ تورم نقطهای برای خانوارهای شهری ٤٧.٧ درصد میباشد که نسبت به ماه قبل ٠.٧ واحد درصد کاهش داشته است. همچنین این نرخ برای خانوارهای روستایی ٥٣.٢ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ٣.١ واحد درصد کاهش داشته است.
افزایش نرخ تورم ماهانه خانوارهای کشور
براساس این گزارش، نرخ تورم ماهانه مهرماه ١٤٠١ به 3 درصد رسیده که در مقایسه با ماه قبل ٠.٨ واحد درصد افزایش داشته است. تورم ماهانه برای گروههای عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» و «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» به ترتیب ٢.٢ درصد و ٣.٥ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ تورم ماهانه برای خانوارهای شهری ٣.٢ درصد است که نسبت به ماه قبل ١.٠ واحد درصد افزایش داشته است. همچنین این نرخ برای خانوارهای روستایی ٢.٠ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ٠.٢ واحد درصد کاهش داشته است.
افزایش نرخ تورم سالانه خانوارهای کشور
همچنین نرخ تورم سالانه مهرماه ١٤٠١ برای خانوارهای کشور به ٤٢.٩ درصد رسیده است که نسبت به ماه قبل ٠.٨ واحد درصد افزایش نشان میدهد. همچنین نرخ تورم سالانه برای خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب ٤٢.٣ درصد و ٤٦.٢ درصد میباشد که برای خانوارهای شهری ٠.٨ واحد درصد افزایش و برای خانوارهای روستایی ٠.٩ واحد درصد افزایش داشته است.
تغییرات قیمتها در ماه جاری
در گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» بیشترین افزایش قیمت نسبت به ماه قبل مربوط به گروه «میوه و خشکبار» و گروه «گوشت قرمز و گوشت ماکیان» (مرغ ماشینی) است. در گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات»، گروه «آموزش» (شهریه مدارس و دانشگاهها) و اجارهبها بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند. همچنین در ماه جاری گروه «روغنها و چربیها» (روغن نباتی جامد و روغن مایع) نسبت به ماه قبل کاهش قیمت داشته است.
درصد تغییرات شاخص قیمت در دهکهای هزینهای
دامنه تغییرات نرخ تورم سالانه در مهرماه ١٤٠١ برای دهکهای مختلف هزینهای از ٤٠.٨ درصد برای دهک دهم تا ٤٨.٧ درصد برای دهک اول است.
اندیشکده اختصاصی وزارت دفاع امریکا با اشاره به نامعتبر بودن گزینه نظامی علیه ایران:
بایدن لاف میزند!
گروه سیاست /«مرکز مطالعات راهبردی غرب و جنوب آسیا» (نسا) طی گزارشی به قلم «آندرهآ زنینی» و هیأت پژوهشی این اندیشکده، دیپلماسی منطقهای و جهانی ایران در اوج بحرانهای بینالمللی بهخصوص جنگ در اوکراین را بررسی کرد. به نوشته این مرکز وابسته به وزارت جنگ امریکا، دولت ابراهیم رئیسی در حالی دیپلماسی منطقهای ایران را فعال کرده که تنشهای میان غرب و جمهوری اسلامی بر سر برنامه هستهای همچنان در حال افزایش است.
به بیان این مطلب، دولت انقلابی ایران از آغاز کار با اتخاذ «رویکردی متوازن در سیاست خارجی»، خواهان دوستی و همکاری با همسایگان و بازیگران منطقهای بود. تهران از هیچ فرصتی برای بهبود روابط با کشورهای دنیا غافل نمیشود.
در ادامه با اشاره به بنبست ایجاد شده در مذاکرات هستهای، خاطرنشان شد مقامات تهران همواره تأکید کردهاند که ایران مصمم است بهشکلی «قوی و پایدار» به مذاکرات ادامه دهد. «حسین امیرعبداللهیان» در این باره تصریح کرد: «اگر امریکا واقعبین باشد، توافق دستیافتنی خواهد بود.»
عبداللهیان با رد ادعاهای «رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در مذاکرات «خواستههای تازهای» مطرح کرده، افزود که یکی از موضوعات اصلی «تضمین مؤثر» طرف امریکایی برای کسب «منافع اقتصادی» تهران از توافق است. مقامات ایران بارها گوشزد کردهاند که از تداوم دیپلماسی استقبال میکنند. نویسندگان یادآوری کردند که دولت رئیسی از زمان آغاز به کار، خطاب به طرف غربی تأکید کرده به خواستههای کلیدی خود برای گرفتن تضمین و رفع تحریمها پایبند است. همچنین هشدار داده کارزار «فشار حداکثری» در دوران «دونالد ترامپ» که در دولت «جو بایدن» نیز ادامه یافت، منجر به انعقاد توافق نخواهد شد. به تحلیل کارشناسان این مرکز، هیأت مذاکرهکننده جدید ایران از زمانی که وارد مذاکرات هستهای شد، سیاست «قبول مخاطره» و بردن حریف تا لبه پرتگاه را دنبال کرد! زنینی و همکارانش در ادامه یادآوری کردند که تهران در واکنش به قطعنامه ضدایرانی «شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی» در ژوئن ۲۰۲۲، دوربینهای نظارتی مرتبط با برجام را غیرفعال کرد. سپس با تشریح پیشرفتهای هستهای ایران نوشتند که بایدن در جریان سفر به «فلسطین اشغالی» لاف زد که اگر مذاکرات شکست بخورد و ایران به توافق تن ندهد، واشنگتن برای فعال کردن «گزینه نظامی» آمادگی دارد! این در حالی بود که به گزارش این اندیشکده، «کمال خرازی» مشاور رهبر معظم انقلاب تصریح کرد که ایران از نظر فنی توانایی ساخت سلاح هستهای را دارد، اما درصدد نیست چنین جنگافزاری تولید کند. به اذعان این گزارش، پس از اینکه امریکا به خواستههای اصلی ایران در مذاکرات بیتوجهی کرد، مقامات تهران هشدار دادند که این گفتوگوها چشمانداز روشنی نخواهد داشت. با وجود این، جمهوری اسلامی همچنان روند دیپلماسی خود را حفظ کرده و به ادعای مؤلفان، با هراسِ همتایان غربی خود در مورد توانایی ایران برای رسیدن به نقطه «گریز هستهای» بازی میکند!
این اندیشکده نظامی احتمال داد که محاسبه تهران این باشد که درگیر شدن امریکا با جنگ اوکراین و منافع راهبردیاش برای مهار چین در «اقیانوس آرام»، باعث میشود که واشنگتن بهدنبال خروج از مسیر دیپلماتیک و تشدید تنش با ایران نباشد. به گزارش این مرکز امنیتی، به موازات مذاکرات هستهای در دو سال اخیر، ایران و عربستان نیز گفتوگوهای سیاسی خود را با تمرکز بر ایجاد آتشبس در یمن آغاز کردند. این مذاکرات پیشرفتهایی داشته که نشان میدهد دیپلماسی منطقهای دولت رئیسی، فارغ از مذاکرات هستهای ادامه دارد.
زنینی و پژوهشگران همکارش افزودند که مذاکره تهران و ریاض در حالی است که به نظر دولت رئیسی، محور مقاومت منطقه در دیپلماسی منطقهای و «تقویت وزن سیاسی ایران» نقش حیاتی دارد. بنابراین از منظر تهران، «کلید حل بحرانهای متعدد منطقه»، تقویت محور مقاومت است. در ادامه تشریح شد، آیتالله العظمی خامنهای نیز از «دیپلماسی فعال» دولت با بازیگران غرب آسیا برای حل مسائل منطقهای حمایت کردند. طبق تأکیدات ایشان، مسائل سوریه و یمن با گفتوگو قابل حل است. البته در این زمینه افزودند که مذاکره با امریکا و شرکایش که به «قدرت نظامی و مالی» خود تکیه دارند، نباید از «موضع ضعف» صورت گیرد. نگارندگان هشدار دادند که دولت رئیسی با تکیه بر سیاست تقویت همسایگی، درصدد است «تحریمهای اقتصادی امریکا» و «انزوای دیپلماتیک» ایران را بیاثر کند. جمهوری اسلامی همچنین میخواهد مانع گسترش «ائتلاف راهبردی اسرائیل و بازیگران حاشیه خلیج فارس» علیه ایران شود. این اندیشکده امنیتی در ادامه یادآوری کرد که سفر اخیر بایدن به منطقه، برای تشکیل ائتلاف منطقهای بین تلآویو و رژیمهای حاشیه خلیج فارس به سرکردگی امریکا بود.
در همین حین، برخی از این رژیمها میخواهند با نزدیک شدن به رژیم اشغالگر قدس، ایران را متقاعد کنند که در مورد «مسائل امنیتی منطقه» با آنها وارد گفتوگو شود! در همین راستا، «ابوظبی» قصد دارد سفیر خود را به تهران بفرستد و برای «رفع نگرانیهای خود در مورد فعالیتهای منطقهای ایران» به دنبال «راه حل دیپلماتیک» است. به اذعان این گزارش، رژیمهای منطقه مایل نیستند که عملیات موشکی و پهپادی مقاومت علیه زیرساختهای حیاتی آنها دوباره تکرار شود.
همکاری مستمر برای یافتن راه حل سیاسی
نویسندگان آوردند که همزمان با این تحولات و بلافاصله بعد از سفر بایدن به منطقه، اجلاس سهجانبهای با حضور روسیه و ترکیه با محوریت حل بحران سوریه در تهران برگزار شد. هر سه کشور در این اجلاس بهدنبال اجتناب از درگیری جدید در سوریه بودند. آنها تأکید کردند که مبارزه با گروههای تروریستی و تجزیهطلب، حفظ تمامیت ارضی سوریه و مقابله با تهدیدها علیه امنیت ملی کشورهای همسایه، با «همکاری مستمر» برای «یافتن راه حل سیاسی» میسر است. سپس تصریح شد که ایران و روسیه همچنین خواهان آن بودند که «حضور توجیهناپذیر» نیروهای اشغالگر امریکایی از شرق رود «فرات» در شمال شرق سوریه پایان یابد.
تهران و مسکو گوشزد کردند که حاکمیت دولت دمشق باید به شمال شرق سوریه نیز گسترش یابد تا از غارت منابع نفت و گاز این سرزمین توسط امریکا و شرکایش در منطقه جلوگیری شود. این در حالی است که کرملین در چند ماه اخیر، تجاوز رژیم صهیونیستی به آسمان و خاک سوریه را بشدت محکوم کرده است. به اذعان زنینی و همکارانش، دولت رئیسی همزمان با پیگیری «دیپلماسی هستهای مؤثر» در منطقه، توانسته از «پیامدهای اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین» به شکلی درست و موفق بهره بگیرد.
بحران اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه، باعث شده که تجارت بینالمللی مختل شود. از این رو، ایران به واسطه «گذرگاه حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب» که میتواند چین و آسیای مرکزی را به اروپا وصل کند و روسیه و هند را نیز به هم پیوند بزند، اهمیت فوقالعادهای یافته است. سپس بیان شده از آنجا که روسیه بر جنگ اوکراین متمرکز شده، تهران مراقب است که امریکا از «خلأ امنیتی در آسیای مرکزی» سوء استفاده نکند. بنابراین، جمهوری اسلامی از «تلاشهای منطقهای جمعی برای مقابله با تروریسم و قاچاق مواد مخدر در افغانستان» حمایت میکند. مؤلفان سپس یادآوری کردند در سه دهه گذشته که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی استقلال یافتند، ایران خواهان «همکاریهای دوجانبه و چندجانبه و پیوندهای منطقهای» بوده است.
ایران؛ قطب انسجام بخش در منطقه
ایران درصدد است از موقعیت جغرافیایی خاص خود بین «دریای مازندران»، آسیای مرکزی و «خلیج فارس» بهترین بهره را ببرد. طبق تحلیل این مرکز، جمهوریاسلامی در فضای جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) پس از دوران جنگ سرد، در پی ارتقای «تعامل منطقهای و روابط بینامنطقهای» است تا غرب آسیا از نظر اجتماعی و اقتصادی توسعه یابد؛ ثبات و امنیت منطقهای نیز برقرار شود. در این حالت، میتوان با گسترش سلطه (هژمونی) قدرتهای فرامنطقهای مقابله کرد. پیشنهاد ایران برای ارتقای همکاریهای منطقهای، بویژه در زمینه توسعه حمل و نقل و سوخت، تا حد زیادی مورد استقبال کشورهای آسیای مرکزی و حوزه «دریای مازندران» قرار گرفته است. استقبال از مشارکت با ایران در حالی است که بازیگران رقیب مانند «اتحادیه اروپا» و ترکیه، برای تضعیف نفوذ تهران و مسکو، همکاریهای مشابهی در این حوزه داشتهاند. این اندیشکده تشریح کرد که راهبرد جغرافیای اقتصادی (ژئواکونومیک) ایران این است که «مسیرهای پایدار و رقابتی» متعددی پدید آورد تا همسایگان «محصور در خشکی» خود در آسیای مرکزی را به بازارهای بینالمللی در اروپا و آسیا وصل کند. دولت رئیسی تقویت روابط همسایگی را عنصری کلیدی در «اقتصاد مقاومتی» ایران میداند که از طریق آن تحریمهای امریکا علیه کشور بیاثر میشود.
به نوشته مرکز «نسا»، رئیسی اخیراً توضیح داد که دیپلماسی منطقهای، «سیاست راهبردی» دولت اوست و با «تحولات بینالمللی» تغییر نخواهد کرد. نویسنده سپس اشاره کرد که ایران در اجلاس سال گذشته «سازمان همکاری اقتصادی» (اکو) با قزاقستان و ترکمنستان یادداشت تفاهم سهجانبه در زمینه «همکاری در زمینه حمل و نقل راهآهن» امضا کردند. هماکنون گذرگاه حمل و نقلی قزاقستان-ترکمنستان-ایران نیز فعال شده است. کارشناسان این مرکز توضیح دادند که روسیه هماکنون پس از بسته شدن مرزهایش با اروپا، با «چالشهای بزرگی در زمینه آماد و پشتیبانی (لجستیکی)» روبهرو است. چند ماه قبل، وزیر حمل و نقل روسیه اعلام کرد که همه گذرگاههای حملونقل تجاری روسیه به سبب تحریمهای غرب، عملاً مسدود شده است. در نتیجه، اولویت تازه مسکو، اتصال به اوراسیا و تسریع در برقراری مسیرهای حمل و نقل جایگزین به سوی جنوب آسیا است. مرکز پژوهشی وزارت جنگ امریکا در ادامه نوشت تهران از درگیری و تنش با طالبان در افغانستان اجتناب میکند. جمهوری اسلامی در تعامل با طالبان در زمینه «مسائل پناهجویان، تروریسم، امنیت مرزها، تقسیم آب» و غیره سیاست عملگرایانهای اتخاذ کرده است.
به اقرار نویسندگان، مسکو و تهران بهخوبی آگاهاند که امریکا از «نگرانیهای امنیتی همسایگان افغانستان برای تقویت مشارکتهای امنیتی با این کشورها و به هزینه خود آنها» سوء استفاده میکند. ایران و تاجیکستان سال گذشته با تشکیل هیأت مشترک نظامی و دفاعی، چرخشی بزرگ در روابط دوجانبه پدید آوردند. با تأسیس کارخانه پهپادسازی برای تولید پهپادهای «ابابیل-۲» در تاجیکستان، این همکاری به «نقطه عطف جدیدی» رسید.
زنینی و همکارانش با استناد به نظر تحلیلگران افزودند که این اقدام، اولین گام جدی تهران بهسوی صادرات رسمی محصولات دفاعی خود پس از لغو تحریمهای تسلیحاتی متعارف «سازمان ملل» علیه ایران بود.
چند روز قبل از گشایش این کارخانه، سفیر امریکا در «دوشنبه» ادعا کرد که واشنگتن میخواهد پهپادهای شناسایی «پوما» را در اختیار نیروهای مرزی تاجیکستان قرار دهد و در امتداد مرز تاجیکستان با افغانستان پاسگاه مرزی تأسیس و در آنجا نیرو مستقر کند.
این اندیشکده در ادامه القای نگرانی کرد که عملیات ویژه روسیه در اوکراین باعث شده که کشورهای آسیای میانه نسبت به «خواستههای بدخواهانه روسیه و پیامدهای منفی جنگ بر اقتصاد خود» نگران باشند. امریکا درصدد است از این فرصت استفاده کند تا با نفوذ روسیه در آسیای مرکزی مقابله کند. همزمان با این شرایط، ایران نیز بیکار ننشسته و تنها چند هفته پس از آنکه هیأتی از امریکا به منطقه رفت، «حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان از کشورهای آسیای مرکزی دیدار کرد تا بر «اهمیت روندهای سیاسی منطقهای در مواجهه با تحولات پس از جنگ در افغانستان» تأکید کند.
«کاظمی قمی» همچنین در سفر به تاشکند بر ضرورت اجرای طرحهای مشترک زیرساختی ایران و ازبکستان در زمینه حملونقل و سوخت در افغانستان تأکید کرد. پیش از این، ایران و ازبکستان توافق کردند که برای تسهیل «همکاری امنیتی و اطلاعاتی» بین دو کشور «کارگروه مشترک امنیتی» تشکیل دهند.
اقتصاد ایران به مذاکرات وابسته نیست
به اعتراف نگارندگان، دولت رئیسی سیاستهای اقتصادی ایران را به سرنوشت مذاکرات گره نزده و ارتقای «دیپلماسی اقتصادی با قدرتهای شرقی» بخصوص روسیه و چین را در اولویت سیاست خارجی کشور قرار داده است. بهعلاوه، دولت او برای «بهبود ارتباطات زیرساختی با همسایگان آسیای مرکزی» اقدامات مفیدی انجام داده است.
به گزارش «مرکز مطالعات راهبردی غرب و جنوب آسیا» (نسا)، اخلال در مسیرهای حملونقل بینالمللی بهخاطر بسته شدن مرز کشورهای اروپایی با روسیه و بلاروس، باعث شد که روسیه، قزاقستان و ترکمنستان همکاری با ایران در زمینه حملونقل را در اولویت برنامههای خویش قرار دهند. به اذعان مؤلفان، تهران در «مرکز تحولات بلندمدت اقتصادی و سیاسی» منطقه قرار گرفته است. به نظر این مرکز امنیتی، افزایش فشار امریکا و اروپاییها به روسیه در جنگ اوکراین، ناخواسته پیامدهای مثبتی برای ایران به همراه داشته است. جمهوری اسلامی میتواند از این فرصت بهره ببرد و راهبردهای در حال تحول خود در این منطقه وسیع و غنی از منابع را بازبینی و اصلاح کند.
به بیان این مطلب، دولت انقلابی ایران از آغاز کار با اتخاذ «رویکردی متوازن در سیاست خارجی»، خواهان دوستی و همکاری با همسایگان و بازیگران منطقهای بود. تهران از هیچ فرصتی برای بهبود روابط با کشورهای دنیا غافل نمیشود.
در ادامه با اشاره به بنبست ایجاد شده در مذاکرات هستهای، خاطرنشان شد مقامات تهران همواره تأکید کردهاند که ایران مصمم است بهشکلی «قوی و پایدار» به مذاکرات ادامه دهد. «حسین امیرعبداللهیان» در این باره تصریح کرد: «اگر امریکا واقعبین باشد، توافق دستیافتنی خواهد بود.»
عبداللهیان با رد ادعاهای «رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در مذاکرات «خواستههای تازهای» مطرح کرده، افزود که یکی از موضوعات اصلی «تضمین مؤثر» طرف امریکایی برای کسب «منافع اقتصادی» تهران از توافق است. مقامات ایران بارها گوشزد کردهاند که از تداوم دیپلماسی استقبال میکنند. نویسندگان یادآوری کردند که دولت رئیسی از زمان آغاز به کار، خطاب به طرف غربی تأکید کرده به خواستههای کلیدی خود برای گرفتن تضمین و رفع تحریمها پایبند است. همچنین هشدار داده کارزار «فشار حداکثری» در دوران «دونالد ترامپ» که در دولت «جو بایدن» نیز ادامه یافت، منجر به انعقاد توافق نخواهد شد. به تحلیل کارشناسان این مرکز، هیأت مذاکرهکننده جدید ایران از زمانی که وارد مذاکرات هستهای شد، سیاست «قبول مخاطره» و بردن حریف تا لبه پرتگاه را دنبال کرد! زنینی و همکارانش در ادامه یادآوری کردند که تهران در واکنش به قطعنامه ضدایرانی «شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی» در ژوئن ۲۰۲۲، دوربینهای نظارتی مرتبط با برجام را غیرفعال کرد. سپس با تشریح پیشرفتهای هستهای ایران نوشتند که بایدن در جریان سفر به «فلسطین اشغالی» لاف زد که اگر مذاکرات شکست بخورد و ایران به توافق تن ندهد، واشنگتن برای فعال کردن «گزینه نظامی» آمادگی دارد! این در حالی بود که به گزارش این اندیشکده، «کمال خرازی» مشاور رهبر معظم انقلاب تصریح کرد که ایران از نظر فنی توانایی ساخت سلاح هستهای را دارد، اما درصدد نیست چنین جنگافزاری تولید کند. به اذعان این گزارش، پس از اینکه امریکا به خواستههای اصلی ایران در مذاکرات بیتوجهی کرد، مقامات تهران هشدار دادند که این گفتوگوها چشمانداز روشنی نخواهد داشت. با وجود این، جمهوری اسلامی همچنان روند دیپلماسی خود را حفظ کرده و به ادعای مؤلفان، با هراسِ همتایان غربی خود در مورد توانایی ایران برای رسیدن به نقطه «گریز هستهای» بازی میکند!
این اندیشکده نظامی احتمال داد که محاسبه تهران این باشد که درگیر شدن امریکا با جنگ اوکراین و منافع راهبردیاش برای مهار چین در «اقیانوس آرام»، باعث میشود که واشنگتن بهدنبال خروج از مسیر دیپلماتیک و تشدید تنش با ایران نباشد. به گزارش این مرکز امنیتی، به موازات مذاکرات هستهای در دو سال اخیر، ایران و عربستان نیز گفتوگوهای سیاسی خود را با تمرکز بر ایجاد آتشبس در یمن آغاز کردند. این مذاکرات پیشرفتهایی داشته که نشان میدهد دیپلماسی منطقهای دولت رئیسی، فارغ از مذاکرات هستهای ادامه دارد.
زنینی و پژوهشگران همکارش افزودند که مذاکره تهران و ریاض در حالی است که به نظر دولت رئیسی، محور مقاومت منطقه در دیپلماسی منطقهای و «تقویت وزن سیاسی ایران» نقش حیاتی دارد. بنابراین از منظر تهران، «کلید حل بحرانهای متعدد منطقه»، تقویت محور مقاومت است. در ادامه تشریح شد، آیتالله العظمی خامنهای نیز از «دیپلماسی فعال» دولت با بازیگران غرب آسیا برای حل مسائل منطقهای حمایت کردند. طبق تأکیدات ایشان، مسائل سوریه و یمن با گفتوگو قابل حل است. البته در این زمینه افزودند که مذاکره با امریکا و شرکایش که به «قدرت نظامی و مالی» خود تکیه دارند، نباید از «موضع ضعف» صورت گیرد. نگارندگان هشدار دادند که دولت رئیسی با تکیه بر سیاست تقویت همسایگی، درصدد است «تحریمهای اقتصادی امریکا» و «انزوای دیپلماتیک» ایران را بیاثر کند. جمهوری اسلامی همچنین میخواهد مانع گسترش «ائتلاف راهبردی اسرائیل و بازیگران حاشیه خلیج فارس» علیه ایران شود. این اندیشکده امنیتی در ادامه یادآوری کرد که سفر اخیر بایدن به منطقه، برای تشکیل ائتلاف منطقهای بین تلآویو و رژیمهای حاشیه خلیج فارس به سرکردگی امریکا بود.
در همین حین، برخی از این رژیمها میخواهند با نزدیک شدن به رژیم اشغالگر قدس، ایران را متقاعد کنند که در مورد «مسائل امنیتی منطقه» با آنها وارد گفتوگو شود! در همین راستا، «ابوظبی» قصد دارد سفیر خود را به تهران بفرستد و برای «رفع نگرانیهای خود در مورد فعالیتهای منطقهای ایران» به دنبال «راه حل دیپلماتیک» است. به اذعان این گزارش، رژیمهای منطقه مایل نیستند که عملیات موشکی و پهپادی مقاومت علیه زیرساختهای حیاتی آنها دوباره تکرار شود.
همکاری مستمر برای یافتن راه حل سیاسی
نویسندگان آوردند که همزمان با این تحولات و بلافاصله بعد از سفر بایدن به منطقه، اجلاس سهجانبهای با حضور روسیه و ترکیه با محوریت حل بحران سوریه در تهران برگزار شد. هر سه کشور در این اجلاس بهدنبال اجتناب از درگیری جدید در سوریه بودند. آنها تأکید کردند که مبارزه با گروههای تروریستی و تجزیهطلب، حفظ تمامیت ارضی سوریه و مقابله با تهدیدها علیه امنیت ملی کشورهای همسایه، با «همکاری مستمر» برای «یافتن راه حل سیاسی» میسر است. سپس تصریح شد که ایران و روسیه همچنین خواهان آن بودند که «حضور توجیهناپذیر» نیروهای اشغالگر امریکایی از شرق رود «فرات» در شمال شرق سوریه پایان یابد.
تهران و مسکو گوشزد کردند که حاکمیت دولت دمشق باید به شمال شرق سوریه نیز گسترش یابد تا از غارت منابع نفت و گاز این سرزمین توسط امریکا و شرکایش در منطقه جلوگیری شود. این در حالی است که کرملین در چند ماه اخیر، تجاوز رژیم صهیونیستی به آسمان و خاک سوریه را بشدت محکوم کرده است. به اذعان زنینی و همکارانش، دولت رئیسی همزمان با پیگیری «دیپلماسی هستهای مؤثر» در منطقه، توانسته از «پیامدهای اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین» به شکلی درست و موفق بهره بگیرد.
بحران اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه، باعث شده که تجارت بینالمللی مختل شود. از این رو، ایران به واسطه «گذرگاه حمل و نقل بینالمللی شمال-جنوب» که میتواند چین و آسیای مرکزی را به اروپا وصل کند و روسیه و هند را نیز به هم پیوند بزند، اهمیت فوقالعادهای یافته است. سپس بیان شده از آنجا که روسیه بر جنگ اوکراین متمرکز شده، تهران مراقب است که امریکا از «خلأ امنیتی در آسیای مرکزی» سوء استفاده نکند. بنابراین، جمهوری اسلامی از «تلاشهای منطقهای جمعی برای مقابله با تروریسم و قاچاق مواد مخدر در افغانستان» حمایت میکند. مؤلفان سپس یادآوری کردند در سه دهه گذشته که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی استقلال یافتند، ایران خواهان «همکاریهای دوجانبه و چندجانبه و پیوندهای منطقهای» بوده است.
ایران؛ قطب انسجام بخش در منطقه
ایران درصدد است از موقعیت جغرافیایی خاص خود بین «دریای مازندران»، آسیای مرکزی و «خلیج فارس» بهترین بهره را ببرد. طبق تحلیل این مرکز، جمهوریاسلامی در فضای جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) پس از دوران جنگ سرد، در پی ارتقای «تعامل منطقهای و روابط بینامنطقهای» است تا غرب آسیا از نظر اجتماعی و اقتصادی توسعه یابد؛ ثبات و امنیت منطقهای نیز برقرار شود. در این حالت، میتوان با گسترش سلطه (هژمونی) قدرتهای فرامنطقهای مقابله کرد. پیشنهاد ایران برای ارتقای همکاریهای منطقهای، بویژه در زمینه توسعه حمل و نقل و سوخت، تا حد زیادی مورد استقبال کشورهای آسیای مرکزی و حوزه «دریای مازندران» قرار گرفته است. استقبال از مشارکت با ایران در حالی است که بازیگران رقیب مانند «اتحادیه اروپا» و ترکیه، برای تضعیف نفوذ تهران و مسکو، همکاریهای مشابهی در این حوزه داشتهاند. این اندیشکده تشریح کرد که راهبرد جغرافیای اقتصادی (ژئواکونومیک) ایران این است که «مسیرهای پایدار و رقابتی» متعددی پدید آورد تا همسایگان «محصور در خشکی» خود در آسیای مرکزی را به بازارهای بینالمللی در اروپا و آسیا وصل کند. دولت رئیسی تقویت روابط همسایگی را عنصری کلیدی در «اقتصاد مقاومتی» ایران میداند که از طریق آن تحریمهای امریکا علیه کشور بیاثر میشود.
به نوشته مرکز «نسا»، رئیسی اخیراً توضیح داد که دیپلماسی منطقهای، «سیاست راهبردی» دولت اوست و با «تحولات بینالمللی» تغییر نخواهد کرد. نویسنده سپس اشاره کرد که ایران در اجلاس سال گذشته «سازمان همکاری اقتصادی» (اکو) با قزاقستان و ترکمنستان یادداشت تفاهم سهجانبه در زمینه «همکاری در زمینه حمل و نقل راهآهن» امضا کردند. هماکنون گذرگاه حمل و نقلی قزاقستان-ترکمنستان-ایران نیز فعال شده است. کارشناسان این مرکز توضیح دادند که روسیه هماکنون پس از بسته شدن مرزهایش با اروپا، با «چالشهای بزرگی در زمینه آماد و پشتیبانی (لجستیکی)» روبهرو است. چند ماه قبل، وزیر حمل و نقل روسیه اعلام کرد که همه گذرگاههای حملونقل تجاری روسیه به سبب تحریمهای غرب، عملاً مسدود شده است. در نتیجه، اولویت تازه مسکو، اتصال به اوراسیا و تسریع در برقراری مسیرهای حمل و نقل جایگزین به سوی جنوب آسیا است. مرکز پژوهشی وزارت جنگ امریکا در ادامه نوشت تهران از درگیری و تنش با طالبان در افغانستان اجتناب میکند. جمهوری اسلامی در تعامل با طالبان در زمینه «مسائل پناهجویان، تروریسم، امنیت مرزها، تقسیم آب» و غیره سیاست عملگرایانهای اتخاذ کرده است.
به اقرار نویسندگان، مسکو و تهران بهخوبی آگاهاند که امریکا از «نگرانیهای امنیتی همسایگان افغانستان برای تقویت مشارکتهای امنیتی با این کشورها و به هزینه خود آنها» سوء استفاده میکند. ایران و تاجیکستان سال گذشته با تشکیل هیأت مشترک نظامی و دفاعی، چرخشی بزرگ در روابط دوجانبه پدید آوردند. با تأسیس کارخانه پهپادسازی برای تولید پهپادهای «ابابیل-۲» در تاجیکستان، این همکاری به «نقطه عطف جدیدی» رسید.
زنینی و همکارانش با استناد به نظر تحلیلگران افزودند که این اقدام، اولین گام جدی تهران بهسوی صادرات رسمی محصولات دفاعی خود پس از لغو تحریمهای تسلیحاتی متعارف «سازمان ملل» علیه ایران بود.
چند روز قبل از گشایش این کارخانه، سفیر امریکا در «دوشنبه» ادعا کرد که واشنگتن میخواهد پهپادهای شناسایی «پوما» را در اختیار نیروهای مرزی تاجیکستان قرار دهد و در امتداد مرز تاجیکستان با افغانستان پاسگاه مرزی تأسیس و در آنجا نیرو مستقر کند.
این اندیشکده در ادامه القای نگرانی کرد که عملیات ویژه روسیه در اوکراین باعث شده که کشورهای آسیای میانه نسبت به «خواستههای بدخواهانه روسیه و پیامدهای منفی جنگ بر اقتصاد خود» نگران باشند. امریکا درصدد است از این فرصت استفاده کند تا با نفوذ روسیه در آسیای مرکزی مقابله کند. همزمان با این شرایط، ایران نیز بیکار ننشسته و تنها چند هفته پس از آنکه هیأتی از امریکا به منطقه رفت، «حسن کاظمی قمی» نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان از کشورهای آسیای مرکزی دیدار کرد تا بر «اهمیت روندهای سیاسی منطقهای در مواجهه با تحولات پس از جنگ در افغانستان» تأکید کند.
«کاظمی قمی» همچنین در سفر به تاشکند بر ضرورت اجرای طرحهای مشترک زیرساختی ایران و ازبکستان در زمینه حملونقل و سوخت در افغانستان تأکید کرد. پیش از این، ایران و ازبکستان توافق کردند که برای تسهیل «همکاری امنیتی و اطلاعاتی» بین دو کشور «کارگروه مشترک امنیتی» تشکیل دهند.
اقتصاد ایران به مذاکرات وابسته نیست
به اعتراف نگارندگان، دولت رئیسی سیاستهای اقتصادی ایران را به سرنوشت مذاکرات گره نزده و ارتقای «دیپلماسی اقتصادی با قدرتهای شرقی» بخصوص روسیه و چین را در اولویت سیاست خارجی کشور قرار داده است. بهعلاوه، دولت او برای «بهبود ارتباطات زیرساختی با همسایگان آسیای مرکزی» اقدامات مفیدی انجام داده است.
به گزارش «مرکز مطالعات راهبردی غرب و جنوب آسیا» (نسا)، اخلال در مسیرهای حملونقل بینالمللی بهخاطر بسته شدن مرز کشورهای اروپایی با روسیه و بلاروس، باعث شد که روسیه، قزاقستان و ترکمنستان همکاری با ایران در زمینه حملونقل را در اولویت برنامههای خویش قرار دهند. به اذعان مؤلفان، تهران در «مرکز تحولات بلندمدت اقتصادی و سیاسی» منطقه قرار گرفته است. به نظر این مرکز امنیتی، افزایش فشار امریکا و اروپاییها به روسیه در جنگ اوکراین، ناخواسته پیامدهای مثبتی برای ایران به همراه داشته است. جمهوری اسلامی میتواند از این فرصت بهره ببرد و راهبردهای در حال تحول خود در این منطقه وسیع و غنی از منابع را بازبینی و اصلاح کند.
چالش جدید صهیونیستها
ظهور گروههای مقاومت در کرانه باختری
گروه تازه تأسیس فلسطینی بعد از شهادت یکی از فرماندهان خود وعده انتقامی سخت داد
حسین فاطمی/ این روزها تحولات فلسطین و سرزمینهای اشغالی بیش از هر چیز و هر کسی با نام عرینالاسود گره خورده است. در تازهترین اتفاق گروه عرین الاسود (بیشه شیران) از شهادت یکی از سرسختترین نیروهای این گروه توسط نیروهای اسرائیل خبر داد.
به گزارش المنار، گروه عرین الاسود با صدور بیانیهای اعلام کرد، صبح دیروز (یکشنبه) «تامر الکیلانی»، یکی از اعضای کادر این گروه در شهر نابلس واقع در شمال کرانه باختری توسط یکی از نیروهای رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
این گروه در بیانیه خود امروز را عزای عمومی اعلام و شهید تامر الکیلانی را یکی از سرسختترین مبارزان این گروه مقاومتی توصیف کرد. عرین الاسود، اشغالگران را به کارگذاری مین چسبناک تیانتی متهم کرد که منجر به ترور این مبارز فلسطینی شده است. این گروه مقاومتی همچنین تأکید کرد، اشغالگران از شرافت نظامی برخوردار نبوده و از آن چیزی نمیدانند و با تکیه بر روشهای حقیرانه و فریبکارانه، نقشههای خود را پیش میبرند.
عرین الاسود تأکید کرده: «ما در این گروه قول میدهیم که تمام جزئیات ترور شهید تامر الکیلانی را روشن کنیم و به رژیم صهیونیستی و آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل میگوییم که پاسخی سخت و دردناک به آنها خواهیم داد.»
این وعدهای است که سران امنیتی رژیم تلآویو را به وحشت میاندازد، زیرا عرین الاسود در عمر کوتاه خود، نشان داده عزمی جدی در رویارویی با اسرائیل دارد.
عرینالاسود کیست؟
در چند ماه اخیر یک نام دیگر به گروههای مقاومت اسلامی فلسطین اضافه شده، گروهی که نام خود را «عرین الاسود» (شیران بیشه) نهاده است، ولی تولد این گروه مقاومت این بار در غزه (غرب سرزمینهای اشغالی) نبوده، بلکه این گروه در نابلس و در شرق سرزمینهای اشغالی متولد شده است.
بنابر انتشار محدود اخبار درباره این گروه فلسطینی در رسانههای منطقه، گروه عرین الاسود (شیران بیشه) یک گروه مسلح فلسطینی است که دهها رزمنده مسلح در آن فعالیت دارند و شهرک «نابلس» در کرانه باختری به عنوان مقر این جنبش معرفی شده است؛ گروهی که گفته شده نظامیان و شهرکنشینان اسرائیلی را در هر مکان و وضعیتی هدف قرار میدهد.
این گروه مبارز شامل جوانانی با لباس متحدالشکل و سیاهپوش است که لوله اسلحههای آنها با تکههای پارچه قرمز پوشانده شده تا نشان دهند که ترسی از شهادت و جاری شدن خونشان برای آزادی فلسطین ندارند.
هرچند گفته شده که حدود یک سال است که عرین الاسود پا به عرصه مقاومت ضداسرائیلی گذاشته است، اما برای نخستین بار در نیمه شهریورماه سال جاری بود که اعضای این جنبش در جریان مراسم چهلم تعدادی از شهدای فلسطینی با رژه رفتن در خیابان «حطین» در مرکز نابلس اقدام به نمایش اقتدار خود کردند تا نشان دهند که آماده انتقام از خون شهدای فلسطینی هستند.
عرین الاسود، بازیگری جدا از مرزهاهی جناحی فلسطین
آن طور که الرحمن الصدر یکی از فعالان فلسطینی در صفحه فیسبوک خود درباره مبارزان عرین الاسود و ماهیت و خاستگاه سیاسی آنها مینویسد: «عرین الاسود شریفترین پدیده شناخته شده در انقلاب معاصر فلسطین است؛ جوانانی که از مرزهای جناحی عبور کرده و با وحشیانهترین بیعدالتیها مواجه هستند.
با یک تفنگ و چند گلوله، مسلح به اراده و آرزوی پیروزی هستند. خدا میخواهد که این جوانان به خواسته خود برسند.» از این نوشته چنین برمیآید که عرین الاسود علیرغم اشتراکاتی با محوریت تقابل با اسرائیل، عملاً بازیگری جدا از گروههای مقاومت فلسطینی است. از این منظر تلآویو که در چهار دهه اخیر بیشتر از ناحیه غزه احساس خطر میکرد، این بار با تهدید به مراتب پررنگتری از شرق سرزمینهای اشغالی (کرانه باختری) مواجه است؛ چرا که حوزه عملیاتی عرین الاسود به مناطقی بازمیگردد که در دل سرزمینهای اشغالی واقع شده و میتواند مراکز حساس اسرائیل را هدف قرار دهد. در همین راستا عملیاتهای پیدرپی عرین الاسود در یک ماه گذشته در سرزمینهای اشغالی به حدی بوده که بر نگرانی سران تلآویو افزوده و کابوس جدیدی برای اسرائیل بوده است.
در ماه اخیر که عرین الاسود در کرانه باختری و بویژه در نابلس موفق به انجام عملیاتهای موفق خود علیه اشغالگران شده، اسرائیلیها را بشدت نگران کرده است. پیرو این اوج گیری نگرانیهای تل آویو، الون بن دیوید، خبرنگار روزنامه عبری زبان معاریو گفت: «گروه عرین الاسود در نابلس نه تنها توانسته حملات و عملیاتهایی سخت را علیه اسرائیلیها انجام دهد، بلکه در حال تشویق دیگر فلسطینیان در کرانه باختری و حتی قدس به انجام عملیات علیه صهیونیستها است.»
او میگوید که این گروه در اندک زمانی به یک گروه با سابقه مقاومت تبدیل شده، تا جایی که عملیاتهای آن بیشتر از دیگر گروههای معروف مقاومت اثرگذار بوده و اکنون این گروه تهدیدی برای موجودیت اسرائیل شده است.
به گزارش المنار، گروه عرین الاسود با صدور بیانیهای اعلام کرد، صبح دیروز (یکشنبه) «تامر الکیلانی»، یکی از اعضای کادر این گروه در شهر نابلس واقع در شمال کرانه باختری توسط یکی از نیروهای رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
این گروه در بیانیه خود امروز را عزای عمومی اعلام و شهید تامر الکیلانی را یکی از سرسختترین مبارزان این گروه مقاومتی توصیف کرد. عرین الاسود، اشغالگران را به کارگذاری مین چسبناک تیانتی متهم کرد که منجر به ترور این مبارز فلسطینی شده است. این گروه مقاومتی همچنین تأکید کرد، اشغالگران از شرافت نظامی برخوردار نبوده و از آن چیزی نمیدانند و با تکیه بر روشهای حقیرانه و فریبکارانه، نقشههای خود را پیش میبرند.
عرین الاسود تأکید کرده: «ما در این گروه قول میدهیم که تمام جزئیات ترور شهید تامر الکیلانی را روشن کنیم و به رژیم صهیونیستی و آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل میگوییم که پاسخی سخت و دردناک به آنها خواهیم داد.»
این وعدهای است که سران امنیتی رژیم تلآویو را به وحشت میاندازد، زیرا عرین الاسود در عمر کوتاه خود، نشان داده عزمی جدی در رویارویی با اسرائیل دارد.
عرینالاسود کیست؟
در چند ماه اخیر یک نام دیگر به گروههای مقاومت اسلامی فلسطین اضافه شده، گروهی که نام خود را «عرین الاسود» (شیران بیشه) نهاده است، ولی تولد این گروه مقاومت این بار در غزه (غرب سرزمینهای اشغالی) نبوده، بلکه این گروه در نابلس و در شرق سرزمینهای اشغالی متولد شده است.
بنابر انتشار محدود اخبار درباره این گروه فلسطینی در رسانههای منطقه، گروه عرین الاسود (شیران بیشه) یک گروه مسلح فلسطینی است که دهها رزمنده مسلح در آن فعالیت دارند و شهرک «نابلس» در کرانه باختری به عنوان مقر این جنبش معرفی شده است؛ گروهی که گفته شده نظامیان و شهرکنشینان اسرائیلی را در هر مکان و وضعیتی هدف قرار میدهد.
این گروه مبارز شامل جوانانی با لباس متحدالشکل و سیاهپوش است که لوله اسلحههای آنها با تکههای پارچه قرمز پوشانده شده تا نشان دهند که ترسی از شهادت و جاری شدن خونشان برای آزادی فلسطین ندارند.
هرچند گفته شده که حدود یک سال است که عرین الاسود پا به عرصه مقاومت ضداسرائیلی گذاشته است، اما برای نخستین بار در نیمه شهریورماه سال جاری بود که اعضای این جنبش در جریان مراسم چهلم تعدادی از شهدای فلسطینی با رژه رفتن در خیابان «حطین» در مرکز نابلس اقدام به نمایش اقتدار خود کردند تا نشان دهند که آماده انتقام از خون شهدای فلسطینی هستند.
عرین الاسود، بازیگری جدا از مرزهاهی جناحی فلسطین
آن طور که الرحمن الصدر یکی از فعالان فلسطینی در صفحه فیسبوک خود درباره مبارزان عرین الاسود و ماهیت و خاستگاه سیاسی آنها مینویسد: «عرین الاسود شریفترین پدیده شناخته شده در انقلاب معاصر فلسطین است؛ جوانانی که از مرزهای جناحی عبور کرده و با وحشیانهترین بیعدالتیها مواجه هستند.
با یک تفنگ و چند گلوله، مسلح به اراده و آرزوی پیروزی هستند. خدا میخواهد که این جوانان به خواسته خود برسند.» از این نوشته چنین برمیآید که عرین الاسود علیرغم اشتراکاتی با محوریت تقابل با اسرائیل، عملاً بازیگری جدا از گروههای مقاومت فلسطینی است. از این منظر تلآویو که در چهار دهه اخیر بیشتر از ناحیه غزه احساس خطر میکرد، این بار با تهدید به مراتب پررنگتری از شرق سرزمینهای اشغالی (کرانه باختری) مواجه است؛ چرا که حوزه عملیاتی عرین الاسود به مناطقی بازمیگردد که در دل سرزمینهای اشغالی واقع شده و میتواند مراکز حساس اسرائیل را هدف قرار دهد. در همین راستا عملیاتهای پیدرپی عرین الاسود در یک ماه گذشته در سرزمینهای اشغالی به حدی بوده که بر نگرانی سران تلآویو افزوده و کابوس جدیدی برای اسرائیل بوده است.
در ماه اخیر که عرین الاسود در کرانه باختری و بویژه در نابلس موفق به انجام عملیاتهای موفق خود علیه اشغالگران شده، اسرائیلیها را بشدت نگران کرده است. پیرو این اوج گیری نگرانیهای تل آویو، الون بن دیوید، خبرنگار روزنامه عبری زبان معاریو گفت: «گروه عرین الاسود در نابلس نه تنها توانسته حملات و عملیاتهایی سخت را علیه اسرائیلیها انجام دهد، بلکه در حال تشویق دیگر فلسطینیان در کرانه باختری و حتی قدس به انجام عملیات علیه صهیونیستها است.»
او میگوید که این گروه در اندک زمانی به یک گروه با سابقه مقاومت تبدیل شده، تا جایی که عملیاتهای آن بیشتر از دیگر گروههای معروف مقاومت اثرگذار بوده و اکنون این گروه تهدیدی برای موجودیت اسرائیل شده است.
تازهترین گزارش مرکز آمار نشان میدهد
سبقت اشتغال از بیکاری در تابستان
ایلیا پیرولی
خبرنگار
از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، بیشترین درصد جابهجایی نیروی کار، مربوط به تغییر وضعیت بیکاری به اشتغال بوده است.
بر پایه دادههای آماری از جریان نیروی کار و جابهجایی این نیرو در بخشهای مختلف اقتصادی کشور از تابستان سال 1400 به تابستان 1401 نشان میدهد بیشترین درصد جابهجایی در وضع فعالیت با میزان 37.5 درصد، مربوط به انتقال بیکاران به شاغلان بوده است.
دادههای این گزارش بیانگر کمترین ثبات در وضع فعالیت مربوط به بیکاران با مقدار 34 درصد است. در این بازه زمانی، این میزان برای مردان 32.3 درصد و برای زنان 37.3 درصد بوده است.
در تابستان سال 1400، از جمعیت در سن کار مشترک 37.3 درصد شاغل و 3.8 درصد بیکار بودهاند، که در تابستان سال 1401، میزان شاغلان به 37.4 درصد افزایش یافته و بیکاری نیز با کاهش مواجه شده و به 3.4 درصد رسیده است.
در این بازه زمانی اشاره شده، جمعیت بیکار کشور در تابستان 1401، بر پایه جریان جابهجایی نیروی کار در تابستان سال 1401، به میزان 0.4 درصد با کاهش مواجه شده است.
نکته جالب آنکه کاهش نرخ بیکاری مربوط به جابهجایی بیکاران در تابستان سال 1400 به وضعیت غیرفعال در تابستان 1401 روند کاهشی داشته است.
در این مدت، وضعیت فعالیت شاغلان مرد با میزان 90 درصد بیشترین جابهجایی را به خود اختصاص داده است.
در این میان، از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، کمترین ثبات متعلق به بیکاران به میزان 34 درصد بوده است. این میزان برای مردان 32.3 درصد و برای زنان 37.3 درصد است.
بر اساس این گزارش، 49.4 درصد از بیکاران تابستان سال 1400 در سه ماهه دوم سال 1401 به جمع شاغلان افزوده شدهاند و در زنان نیز 13 درصد بیکاران این قشر در این مدت شاغل شدهاند.
از طرفی، کمترین میزان انتقال از وضعیت غیرفعال به بیکاری از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401 رقم ناچیزی است و این میزان در این بازه زمانی 1.8 درصد است که در بین مردان این میزان 1.2 درصد و در زنان 2.9 درصد است که کمترین مقدار تغییر را در این بخش به خود اختصاص دادهاند.
تحلیل جدید مرکز آمار ایران، از وضعیت جابهجایی نیروی کار، از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، نشان میدهد که بیشترین جابهجایی در نقاط شهری و روستایی مروبط به انتقال وضعیت نیروی کار از بیکار به شاغل بوده است؛ چنانچه در نقاط شهری این میزان 35.9 درصد و در نقاط روستایی 45.9 درصد بوده است.
همچنین کمترین میزان تغییر در وضعیت فعالیت در نقاط شهری و روستایی که منجر به جابهجایی نیروی کار از غیرفعال به بیکار شده است در این بازه زمانی رخ داده است. در نقاط شهری این مقدار 2 و در روستاییان 1.2 درصد بوده است.
این در حالی است که در جمعیت نقاط شهری در سن کار در فصل تابستان سال 1400، 36.2 درصد شاغل و 4.1 درصد بیکار وجود داشته که وضع فعالیت و جابهجایی نیروی کار در تابستان سال 1401 با افزایش شاغلان و کاهش بیکاران مواجه شده است، چنانچه در تابستان امسال، وضع فعالیت شاغلان 36.4 درصد و بیکاران 3.7 درصد اعلام شده است.
همچنین وضع فعالیت بیکار در نقاط شهری و روستایی به ترتیب با مقادیر 34.1 و 33.4، دارای کمترین مقدار ماندگاری وضع فعالیت در جابهجایی نیروی کار را از آن خود کرده است.
یکی دیگر از نتایج این گزارش حاکی است که از تابستان سال 1400 به تابستان 1401، کمترین میزان تغییر در وضع فعالیت مربوط به مردان بوده است؛ به عبارتی در این بازه زمانی مردان کمترین میزان از دست دادن شغل را داشتهاند که این میزان 2.9 درصد بوده است.
بنابراین بر پایه این گزارش مرکز آمار از جابهجایی نیروی کار از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، بیشترین تغییرات در وضع فعالیت مربوط به بیکاران بوده و بیکاری در این مدت بیثباتترین وضع را داشته است.
آگاهی از تغییرات نیروی کار در سطح فردی که بیانگر پویایی بازار کار است برای سیاستگذاران و ناظران اجرای برنامههای اقتصادی بسیار مهم است، زیرا بعد از اجرایی شدن یک راهبرد اشتغالزایی، بررسی عملکرد آن ضروری است. بدین منظور طی یک دوره در نظر گرفته شده، اندازه و ویژگیهای جمعیتی افرادی که اشتغال خود را از دست دادهاند، اندازه و ویژگیهای جمعیتی افرادی که کار پیدا کردهاند و اندازه و ویژگیهای جمعیتی افرادی که وضعیت نیروی کار آنها طی زمان در نظر گرفته شده، تغییر کرده است بسیار مهم و قابل بررسی است که در این باره آمارهای جابهجایی مورد مطالعه و تحلیل قرار میگیرند.
آمار بیکاری و اشتغال
بر اساس گزارش مرکز آمار از نرخ بیکاری تابستان سال 1401، بررسی نرخ بیکاری افراد ١٥ ساله و بیشتر نشان میدهد که ٨,٩ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ١٤٠٠)، ٠.٧ درصد کاهش یافته است.
در تابستان ١٤٠١، به میزان ٤١,٠ درصد جمعیت ١٥ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ١٤٠٠) ٠.١ درصد کاهش یافته است.
جمعیت شاغلین ١٥ ساله و بیشتر در این فصل ٢٣ میلیون و ٧٧٩ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ٣٧٤ هزار نفر افزایش داشته است. بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی نشان میدهد که در تابستان ١٤٠١، بخش خدمات با ٥٠,٤ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با ٣٣.٨ درصد و کشاورزی با ١٥.٨ درصد قرار دارند.
نرخ بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٤ ساله حاکی از آن است که ٢٣,٠ درصد از فعالان این گروه سنی در تابستان ١٤٠١ بیکار بودهاند. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ١٤٠٠) ٢.٧ درصد کاهش یافته است.
بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ١٨ تا ٣٥ ساله نیز نشان میدهد که در تابستان ١٤٠١ معادل ١٦,٢ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. این در حالی است که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به تابستان ١٤٠٠، به میزان ١.٤ درصد کاهش یافته است.
بررسی سهم جمعیت ١٥ ساله و بیشتر دارای اشتغال ناقص نشان میدهد که در تابستان ١٤٠١معادل ٩,٢ درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی (فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیشتر و…) کمتر از ٤٤ ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بودهاند. این در حالی است که ٣٩.٦ درصد از شاغلین ١٥ ساله و بیشتر، ٤٩ ساعت و بیشتر در هفته کار کردهاند.
خبرنگار
از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، بیشترین درصد جابهجایی نیروی کار، مربوط به تغییر وضعیت بیکاری به اشتغال بوده است.
بر پایه دادههای آماری از جریان نیروی کار و جابهجایی این نیرو در بخشهای مختلف اقتصادی کشور از تابستان سال 1400 به تابستان 1401 نشان میدهد بیشترین درصد جابهجایی در وضع فعالیت با میزان 37.5 درصد، مربوط به انتقال بیکاران به شاغلان بوده است.
دادههای این گزارش بیانگر کمترین ثبات در وضع فعالیت مربوط به بیکاران با مقدار 34 درصد است. در این بازه زمانی، این میزان برای مردان 32.3 درصد و برای زنان 37.3 درصد بوده است.
در تابستان سال 1400، از جمعیت در سن کار مشترک 37.3 درصد شاغل و 3.8 درصد بیکار بودهاند، که در تابستان سال 1401، میزان شاغلان به 37.4 درصد افزایش یافته و بیکاری نیز با کاهش مواجه شده و به 3.4 درصد رسیده است.
در این بازه زمانی اشاره شده، جمعیت بیکار کشور در تابستان 1401، بر پایه جریان جابهجایی نیروی کار در تابستان سال 1401، به میزان 0.4 درصد با کاهش مواجه شده است.
نکته جالب آنکه کاهش نرخ بیکاری مربوط به جابهجایی بیکاران در تابستان سال 1400 به وضعیت غیرفعال در تابستان 1401 روند کاهشی داشته است.
در این مدت، وضعیت فعالیت شاغلان مرد با میزان 90 درصد بیشترین جابهجایی را به خود اختصاص داده است.
در این میان، از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، کمترین ثبات متعلق به بیکاران به میزان 34 درصد بوده است. این میزان برای مردان 32.3 درصد و برای زنان 37.3 درصد است.
بر اساس این گزارش، 49.4 درصد از بیکاران تابستان سال 1400 در سه ماهه دوم سال 1401 به جمع شاغلان افزوده شدهاند و در زنان نیز 13 درصد بیکاران این قشر در این مدت شاغل شدهاند.
از طرفی، کمترین میزان انتقال از وضعیت غیرفعال به بیکاری از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401 رقم ناچیزی است و این میزان در این بازه زمانی 1.8 درصد است که در بین مردان این میزان 1.2 درصد و در زنان 2.9 درصد است که کمترین مقدار تغییر را در این بخش به خود اختصاص دادهاند.
تحلیل جدید مرکز آمار ایران، از وضعیت جابهجایی نیروی کار، از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، نشان میدهد که بیشترین جابهجایی در نقاط شهری و روستایی مروبط به انتقال وضعیت نیروی کار از بیکار به شاغل بوده است؛ چنانچه در نقاط شهری این میزان 35.9 درصد و در نقاط روستایی 45.9 درصد بوده است.
همچنین کمترین میزان تغییر در وضعیت فعالیت در نقاط شهری و روستایی که منجر به جابهجایی نیروی کار از غیرفعال به بیکار شده است در این بازه زمانی رخ داده است. در نقاط شهری این مقدار 2 و در روستاییان 1.2 درصد بوده است.
این در حالی است که در جمعیت نقاط شهری در سن کار در فصل تابستان سال 1400، 36.2 درصد شاغل و 4.1 درصد بیکار وجود داشته که وضع فعالیت و جابهجایی نیروی کار در تابستان سال 1401 با افزایش شاغلان و کاهش بیکاران مواجه شده است، چنانچه در تابستان امسال، وضع فعالیت شاغلان 36.4 درصد و بیکاران 3.7 درصد اعلام شده است.
همچنین وضع فعالیت بیکار در نقاط شهری و روستایی به ترتیب با مقادیر 34.1 و 33.4، دارای کمترین مقدار ماندگاری وضع فعالیت در جابهجایی نیروی کار را از آن خود کرده است.
یکی دیگر از نتایج این گزارش حاکی است که از تابستان سال 1400 به تابستان 1401، کمترین میزان تغییر در وضع فعالیت مربوط به مردان بوده است؛ به عبارتی در این بازه زمانی مردان کمترین میزان از دست دادن شغل را داشتهاند که این میزان 2.9 درصد بوده است.
بنابراین بر پایه این گزارش مرکز آمار از جابهجایی نیروی کار از تابستان سال 1400 به تابستان سال 1401، بیشترین تغییرات در وضع فعالیت مربوط به بیکاران بوده و بیکاری در این مدت بیثباتترین وضع را داشته است.
آگاهی از تغییرات نیروی کار در سطح فردی که بیانگر پویایی بازار کار است برای سیاستگذاران و ناظران اجرای برنامههای اقتصادی بسیار مهم است، زیرا بعد از اجرایی شدن یک راهبرد اشتغالزایی، بررسی عملکرد آن ضروری است. بدین منظور طی یک دوره در نظر گرفته شده، اندازه و ویژگیهای جمعیتی افرادی که اشتغال خود را از دست دادهاند، اندازه و ویژگیهای جمعیتی افرادی که کار پیدا کردهاند و اندازه و ویژگیهای جمعیتی افرادی که وضعیت نیروی کار آنها طی زمان در نظر گرفته شده، تغییر کرده است بسیار مهم و قابل بررسی است که در این باره آمارهای جابهجایی مورد مطالعه و تحلیل قرار میگیرند.
آمار بیکاری و اشتغال
بر اساس گزارش مرکز آمار از نرخ بیکاری تابستان سال 1401، بررسی نرخ بیکاری افراد ١٥ ساله و بیشتر نشان میدهد که ٨,٩ درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری حاکی از آن است که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ١٤٠٠)، ٠.٧ درصد کاهش یافته است.
در تابستان ١٤٠١، به میزان ٤١,٠ درصد جمعیت ١٥ ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی حاکی از آن است که این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ١٤٠٠) ٠.١ درصد کاهش یافته است.
جمعیت شاغلین ١٥ ساله و بیشتر در این فصل ٢٣ میلیون و ٧٧٩ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ٣٧٤ هزار نفر افزایش داشته است. بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی نشان میدهد که در تابستان ١٤٠١، بخش خدمات با ٥٠,٤ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با ٣٣.٨ درصد و کشاورزی با ١٥.٨ درصد قرار دارند.
نرخ بیکاری جوانان ١٥ تا ٢٤ ساله حاکی از آن است که ٢٣,٠ درصد از فعالان این گروه سنی در تابستان ١٤٠١ بیکار بودهاند. بررسی تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد، این نرخ نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان ١٤٠٠) ٢.٧ درصد کاهش یافته است.
بررسی نرخ بیکاری گروه سنی ١٨ تا ٣٥ ساله نیز نشان میدهد که در تابستان ١٤٠١ معادل ١٦,٢ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکار بودهاند. این در حالی است که تغییرات فصلی نرخ بیکاری این افراد نشان میدهد این نرخ نسبت به تابستان ١٤٠٠، به میزان ١.٤ درصد کاهش یافته است.
بررسی سهم جمعیت ١٥ ساله و بیشتر دارای اشتغال ناقص نشان میدهد که در تابستان ١٤٠١معادل ٩,٢ درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی (فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیشتر و…) کمتر از ٤٤ ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بودهاند. این در حالی است که ٣٩.٦ درصد از شاغلین ١٥ ساله و بیشتر، ٤٩ ساعت و بیشتر در هفته کار کردهاند.
با هدف پیگیری دستور آیتالله رئیسی انجام شد
دیدار نماینده ویژه رئیسجمهور با خانواده مهسا امینی
مشاور رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی ضمن دیدار و گفتوگو با خانواده مهسا امینی، گزارشی از جزئیات این دیدار و دغدغههای خانواده امینی را به آیتالله رئیسی ارائه کرد.
به گزارش ایرنا، ماموستا عبدالسلام کریمی مشاور رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی برابر وظایف محوله و در راستای تقویت اتحاد و انسجام ملی و خنثی کردن توطئههای دشمنان امنیت، اواخر هفته گذشته با خانواده مرحومه مهسا امینی دیدار و ضمن دلجویی مجدد از آنها، بر ظرفیت بالای قانونی برای پیگیری مطالبات در مراجع ذیربط تأکید کرد.
جدیدترین شکایت امجد امینی
در این دیدار که در منزل پدر مهسا امینی انجام شد، امجد امینی ضمن مطرح کردن خواستههای خود، بر پیگیری و نظارت رئیسجمهور بر روند رسیدگی به حادثه درگذشت فرزندش تأکید کرد. خانواده امینی همچنین از قصور احتمالی تیم پزشکی و تأخیر در رسیدگی به وضعیت درمانی مهسا شکایت داشته و خواستار پیگیری ویژه و شناسایی و معرفی مقصران احتمالی حادثه شدند.
در پایان این دیدار مشاور رئیسجمهور ضمن ابراز همدردی عمیق خود از حادثه مذکور، بر پیگیری مطالبات خانواده امینی از مجاری ذیربط، تأکید کرد: مرحومه مهسا امینی همچون دختر خودم بوده و قطعاً بهصورت ویژه پیگیر این مسأله خواهم بود و تمامی دغدغهها و مطالب خانواده امینی را شخصاً به استحضار رئیسجمهور خواهم رساند.
ماموستا کریمی پس از این دیدار گزارشی کامل از جزئیات ملاقات و گفتوگوی خود با خانواده امینی به رئیسجمهور ارائه کرده است.
پیش از این آیتالله سید ابراهیم رئیسی که در زمان حادثه فوت مهسا امینی برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای به ازبکستان سفر کرده بود، به محض اطلاع از وقوع حادثه وزیر کشور را مأمور بررسی ویژه موضوع کرد و روز یکشنبه ۲۷ شهریور نیز در تماس تلفنی با خانواده امینی به آنها اطمینان داد موضوع را از دستگاههای مسئول مطالبه خواهد کرد تا ابعاد آن روشن شود. قولی که به گفته امجد امینی پدر مهسا، قوت قلبی برای خانواده او شد تا موضوع را از طریق «قانون» پیگیری کند.
به گزارش ایرنا، ماموستا عبدالسلام کریمی مشاور رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی برابر وظایف محوله و در راستای تقویت اتحاد و انسجام ملی و خنثی کردن توطئههای دشمنان امنیت، اواخر هفته گذشته با خانواده مرحومه مهسا امینی دیدار و ضمن دلجویی مجدد از آنها، بر ظرفیت بالای قانونی برای پیگیری مطالبات در مراجع ذیربط تأکید کرد.
جدیدترین شکایت امجد امینی
در این دیدار که در منزل پدر مهسا امینی انجام شد، امجد امینی ضمن مطرح کردن خواستههای خود، بر پیگیری و نظارت رئیسجمهور بر روند رسیدگی به حادثه درگذشت فرزندش تأکید کرد. خانواده امینی همچنین از قصور احتمالی تیم پزشکی و تأخیر در رسیدگی به وضعیت درمانی مهسا شکایت داشته و خواستار پیگیری ویژه و شناسایی و معرفی مقصران احتمالی حادثه شدند.
در پایان این دیدار مشاور رئیسجمهور ضمن ابراز همدردی عمیق خود از حادثه مذکور، بر پیگیری مطالبات خانواده امینی از مجاری ذیربط، تأکید کرد: مرحومه مهسا امینی همچون دختر خودم بوده و قطعاً بهصورت ویژه پیگیر این مسأله خواهم بود و تمامی دغدغهها و مطالب خانواده امینی را شخصاً به استحضار رئیسجمهور خواهم رساند.
ماموستا کریمی پس از این دیدار گزارشی کامل از جزئیات ملاقات و گفتوگوی خود با خانواده امینی به رئیسجمهور ارائه کرده است.
پیش از این آیتالله سید ابراهیم رئیسی که در زمان حادثه فوت مهسا امینی برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای به ازبکستان سفر کرده بود، به محض اطلاع از وقوع حادثه وزیر کشور را مأمور بررسی ویژه موضوع کرد و روز یکشنبه ۲۷ شهریور نیز در تماس تلفنی با خانواده امینی به آنها اطمینان داد موضوع را از دستگاههای مسئول مطالبه خواهد کرد تا ابعاد آن روشن شود. قولی که به گفته امجد امینی پدر مهسا، قوت قلبی برای خانواده او شد تا موضوع را از طریق «قانون» پیگیری کند.
حسین مسافرآستانه، در گفتوگو با «ایران»:
«تئاتر مقاومت» باید سالانه برگزار شود
محسن بوالحسنی
نمایشهایی که امسال در جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت پیش روی مخاطبان قرار گرفت، اصولاً آثاری بودند که نگاه جدیدی به موضوع مقاومت داشتند و از شعارزدگی بهدور و به ذائقه مردم بسیار نزدیک بودند.
نکته قابل تأمل اینجاست که اگر مخاطبین تئاترهای دفاع مقدس در دهههای 60 و 70 هر کاری را میپسندیدند در شرایط کنونی با ذائقه جدید و پرسشگری به تماشای آثار مینشینند و هوشمندیهای امروزینی دارند. سؤال اینجاست که چگونه میشود پابهپای مخاطب پیش رفت و آثاری تولید کرد و جشنوارهای پیانداخت که پاسخگوی چنین نیاز مهمی باشد. گفتنیاست آئین جشنواره تئاتر مقاومت روز جمعه ۲۹ مهرماه با حضور سردار فدوی جانشین سپاه، مهران فاطمی استاندار، احسان عابدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از مسئولان استانی و کشوری در یزد برگزار شد.
حسین مسافرآستانه در گفتوگو با «ایران»، از دیروز و امروز این جشنواره و باید و نبایدهای آن میگوید.
جشنواره تئاتر مقاومت را از ابتدا تا امروز که هجدهمین دوره خود را تجربه میکند، چطور ارزیابی میکنید؟
این جشنواره را میتوان یکی از جشنوارههای تأثیرگذار در این حوزه دانست و سالهایسال تئاتر مقاومت بیآنکه از دستورالعملی پیروی کرده باشد خودخواسته توسط عدهای از هنرمندان که نسبت به هنر دفاع مقدس ادای دین میکردند، شکل گرفت. بهطور خودجوش گونهای از تئاتر، در کشور ما به وجود آمد که بعدها اسم تئاتر مقاومت گرفت. خودجوشی از این بابت بود که هنرمندان احساس کردند که این اتفاق سترگ و بزرگ، این ایثار و سلحشوری هشتساله ملت ایران در آثارشان انعکاس پیدا کند. بعدها، این احساس بهوجود آمد که شکلی از تئاتر وجود دارد که نیاز به توجه بیشتری دارد و پاگرفتن جشنواره دلیلاش انسجام این جشنواره بود که بعد از یکی دو دوره نامنسجم، بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس از سال 72 جشنواره دفاع مقدس (که بعدها به تئاتر مقاومت تغییر عنوان داد) را با پتانسیل قویای که در این حوزه وجود داشت، برگزار کرد و در نهایت منجر به پیریزی آنچه امروز داریم، شد. ما نمایشنامهنویسهای ارزشمندی را در این حوزه داشته و داریم و همین پتانسیلها باعث انسجام این جشنواره شد و بهگونهای خاص از تئاتر در کشور تبدیل شد که حتی در بخشهایی گوی سبقت را از جریانهای دیگر ربود. از همان اوایل هم این جشنواره، جشنوارهای پرشور بود و هم از طرف مخاطبان هم از طرف هنرمندان با استقبال گستردهای روبهرو بود و تا امروز هم ادامه دارد. به هر صورت کمی که از سالهای ابتدایی این جشنواره پیشتر آمدیم با شناخت بهتری کار پیش رفت هنرمندانی با طیفی وسیع و چند ساحتی و با نگاهی تحلیلی وارد میدان شدند و امروز با جمعی از تئاتریهایی مواجه هستیم که دغدغهمند این حوزه هستند و آثار درخشانی تولید میکنند. نکتهای که مغفول مانده این است که حوزه دفاع مقدس را منحصراً در جشنوارهها میبینیم و بهندرت طی سال شاهد اجراهای عمومی هستیم. اگر در برنامهریزیهای نهادها و ارگانهای مختلف شاهد تخصیص مکانهای ثابت و مشخص و رویدادهای جاریای باشیم حتماً گروهها هم از چنین برنامههایی طی سال استقبال میکنند و قدم محکم و مستمرتری طی سال در حوزه اجراهای عمومی خواهیم داشت.
بحث تغییر نام به چه دلیل بود؟
بحث این بوده که فراتر برویم و گریزی داشته باشیم و حوزه مقاومت را بهعنوان یک نگاه همهشمولتر در نظر بگیریم. نظر من و بسیاری دیگر از دوستان همفکر این است که ملتی که فرهنگ مقاومت داشته باشد در مقابل زورگویان جهان کوتاه نمیآید و ریشه این فرهنگ در عاشوراست و چنین گسترهای در باور و فرهنگ ما وجود دارد و با این سلاح میتوانیم در برابر هر زورگویی مقابله کنیم. این همان باور عاشورایی است. من همیشه گفتهام قدرت تسلیحاتی در برابر دشمن مهم است اما کافی نیست و این فرهنگ مقاومت است که میتواند راهگشا باشد و نمونه بارزش را در جنگ سیوسهروزه حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی شاهد بودیم که با این فرهنگ، پیش رفتند و باعث شدند رژیم غاصب، شکست سنگینی متحمل شود. پس این نگاه، دفاع مقدس را شامل میشود و هر نوع دفاعی را که با این فرهنگ و این آموزهها پیش رفته و میرود.
ما میتوانیم براساس آنچه در جهان وجود دارد و ژانری برای این حوزهها دیده میشود، ژانری بهعنوان تئاتر دفاع مقدس در نظر داشته باشیم و تعریف کنیم؟
قطعا همینطور است. ما گونهای تئاتر جنگ در دنیا داریم که هنوز هم مثلاً جنگهای جهانی اول و دوم را دستمایه قرار میدهند و در راستای تقویت روح سلحشوری و مقاومت در ملتهای خود آثاری تولید میکنند. از نظر محتوایی ما شاهد ژانر جدیدی هستیم که متفاوت از آن چیزی است که در دنیا وجود دارد، چون ویژگیهایی در دفاع مقدس وجود داشت که در جنگهای دیگر نبود؛ از قبیل جنس معنویت و ایمان پیشبرنده و... که در جاهای دیگر کمتر به چشم میآید. هنوز اما بهرهبرداری لازم از این هشت سال انجام نشده و ناشناختههای فراوانی وجود دارد که به نظرم به مطالعه بیشتر نیاز است و باید برگردیم به این منابع و یادگارهایی که در قید حیات و دسترس هستند. مصاحبههایی که میشود از جانبازان و... داشت و منابعی از این دست که میتواند بسیار راهگشا باشد. تئاتر با روی صحنه رفتن و در برابر تماشاچی قرار گرفتن معنا پیدا میکند و آنچه این مسأله را نهادینه میکند اجرای عمومی است. تئاتر را بازتاب زندگی مردم میدانند و اگر قرار است چنین چیزی اتفاق بیفتد باید آن را در اجراهای صحنهای ببینیم و با هنری نهادینهشده در طول سال روبهرو شویم. ما باید فرصت را برای تئاتر دفاع مقدس ایجاد کنیم تا بتواند ارزشهای خود را روی صحنه نشان دهد، چون این ظرفیت را بشدت دارد و نیازمند توجه بیشتر است.
فکر میکنید چگونه میشود هنرمندان درجه یک حوزه تئاتر را چه در قالب نویسنده، چه کارگردان و بازیگر و... برای حضور بیشتر و پررنگتر در این نوع جشنوارهها ترغیب کرد؟ از طرف دیگر گمان نمیکنید که دوسالانه کردن تجربه منافی این مسیر و نگرش باشد؟
دقیقاً همینطور است. اگر بخواهیم فراز و فرودهای جشنوارههایی مثل جشنواره دفاع مقدس یا همین تئاتر مقاومت را در نظر بگیریم، باید برگردیم به گذشته و به اصطلاح آسیبشناسی داشته باشیم که فرصتی مفصلتر میطلبد اما کوتاه میتوان گفت، از دوره دهم، برنامهریزی جشنواره کمی سلیقهگرا و باعث شد این جشنواره تاحدودی به لحاظ بار محتوایی تضعیف شود و وقتی دوسالانه شد کمی این انگیزه نزد هنرمندان کمتر و سبب شد بسیاری از هنرمندان خوب ما آرامآرام به سمت موضوعات دیگر رفتند و طبیعی بود که هنرمندی نمیتوانست دو سال کار نکند و منتظر بماند تا ببیند بعد از دو سال قرار است کاری ارائه کند یا نه... به عقیده من، ما دو نوع نگاه به جشنواره در دنیا داریم: در یک نوع به اندازه کافی نسبت به موضوعات مختلف تولید اثر داریم و برای برگزاری جشنواره نیاز نداریم که کار مختص به جشنوارهای تولید کنیم اما زمانی است که موضوعاتی باید وارد فضای عمومی شود و کمتر در میان آثار تئاتری به چشم میخورند. اینجا باید سعی بیشتر و انگیزههای قوی تری ایجاد شود. قطعاً ما اینقدر تئاتر دفاع مقدسی داریم که نیازی نیست نگران تولید اثر باشیم. فقط باید ایجاد انگیزه کنیم. پس جشنوارههای موضوعی، جشنوارههایی هستند که استمرار برگزاریشان یک الزام است چون این انگیزه را پررنگ و هنرمندان را پر از انگیزه میکند. راهاش این است که با حمایتهای خوب و همهجانبه و برگزاری جشنواره سالانه، انگیزه هنرمندان را تشویق کنیم و سالبهسال به لحاظ جنبههای کیفی و البته کمی آنها را ارتقا دهیم و سطح آن را با توان علمی بالا ببریم.
نمایشهایی که امسال در جشنواره بینالمللی تئاتر مقاومت پیش روی مخاطبان قرار گرفت، اصولاً آثاری بودند که نگاه جدیدی به موضوع مقاومت داشتند و از شعارزدگی بهدور و به ذائقه مردم بسیار نزدیک بودند.
نکته قابل تأمل اینجاست که اگر مخاطبین تئاترهای دفاع مقدس در دهههای 60 و 70 هر کاری را میپسندیدند در شرایط کنونی با ذائقه جدید و پرسشگری به تماشای آثار مینشینند و هوشمندیهای امروزینی دارند. سؤال اینجاست که چگونه میشود پابهپای مخاطب پیش رفت و آثاری تولید کرد و جشنوارهای پیانداخت که پاسخگوی چنین نیاز مهمی باشد. گفتنیاست آئین جشنواره تئاتر مقاومت روز جمعه ۲۹ مهرماه با حضور سردار فدوی جانشین سپاه، مهران فاطمی استاندار، احسان عابدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از مسئولان استانی و کشوری در یزد برگزار شد.
حسین مسافرآستانه در گفتوگو با «ایران»، از دیروز و امروز این جشنواره و باید و نبایدهای آن میگوید.
جشنواره تئاتر مقاومت را از ابتدا تا امروز که هجدهمین دوره خود را تجربه میکند، چطور ارزیابی میکنید؟
این جشنواره را میتوان یکی از جشنوارههای تأثیرگذار در این حوزه دانست و سالهایسال تئاتر مقاومت بیآنکه از دستورالعملی پیروی کرده باشد خودخواسته توسط عدهای از هنرمندان که نسبت به هنر دفاع مقدس ادای دین میکردند، شکل گرفت. بهطور خودجوش گونهای از تئاتر، در کشور ما به وجود آمد که بعدها اسم تئاتر مقاومت گرفت. خودجوشی از این بابت بود که هنرمندان احساس کردند که این اتفاق سترگ و بزرگ، این ایثار و سلحشوری هشتساله ملت ایران در آثارشان انعکاس پیدا کند. بعدها، این احساس بهوجود آمد که شکلی از تئاتر وجود دارد که نیاز به توجه بیشتری دارد و پاگرفتن جشنواره دلیلاش انسجام این جشنواره بود که بعد از یکی دو دوره نامنسجم، بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس از سال 72 جشنواره دفاع مقدس (که بعدها به تئاتر مقاومت تغییر عنوان داد) را با پتانسیل قویای که در این حوزه وجود داشت، برگزار کرد و در نهایت منجر به پیریزی آنچه امروز داریم، شد. ما نمایشنامهنویسهای ارزشمندی را در این حوزه داشته و داریم و همین پتانسیلها باعث انسجام این جشنواره شد و بهگونهای خاص از تئاتر در کشور تبدیل شد که حتی در بخشهایی گوی سبقت را از جریانهای دیگر ربود. از همان اوایل هم این جشنواره، جشنوارهای پرشور بود و هم از طرف مخاطبان هم از طرف هنرمندان با استقبال گستردهای روبهرو بود و تا امروز هم ادامه دارد. به هر صورت کمی که از سالهای ابتدایی این جشنواره پیشتر آمدیم با شناخت بهتری کار پیش رفت هنرمندانی با طیفی وسیع و چند ساحتی و با نگاهی تحلیلی وارد میدان شدند و امروز با جمعی از تئاتریهایی مواجه هستیم که دغدغهمند این حوزه هستند و آثار درخشانی تولید میکنند. نکتهای که مغفول مانده این است که حوزه دفاع مقدس را منحصراً در جشنوارهها میبینیم و بهندرت طی سال شاهد اجراهای عمومی هستیم. اگر در برنامهریزیهای نهادها و ارگانهای مختلف شاهد تخصیص مکانهای ثابت و مشخص و رویدادهای جاریای باشیم حتماً گروهها هم از چنین برنامههایی طی سال استقبال میکنند و قدم محکم و مستمرتری طی سال در حوزه اجراهای عمومی خواهیم داشت.
بحث تغییر نام به چه دلیل بود؟
بحث این بوده که فراتر برویم و گریزی داشته باشیم و حوزه مقاومت را بهعنوان یک نگاه همهشمولتر در نظر بگیریم. نظر من و بسیاری دیگر از دوستان همفکر این است که ملتی که فرهنگ مقاومت داشته باشد در مقابل زورگویان جهان کوتاه نمیآید و ریشه این فرهنگ در عاشوراست و چنین گسترهای در باور و فرهنگ ما وجود دارد و با این سلاح میتوانیم در برابر هر زورگویی مقابله کنیم. این همان باور عاشورایی است. من همیشه گفتهام قدرت تسلیحاتی در برابر دشمن مهم است اما کافی نیست و این فرهنگ مقاومت است که میتواند راهگشا باشد و نمونه بارزش را در جنگ سیوسهروزه حزبالله لبنان با رژیم صهیونیستی شاهد بودیم که با این فرهنگ، پیش رفتند و باعث شدند رژیم غاصب، شکست سنگینی متحمل شود. پس این نگاه، دفاع مقدس را شامل میشود و هر نوع دفاعی را که با این فرهنگ و این آموزهها پیش رفته و میرود.
ما میتوانیم براساس آنچه در جهان وجود دارد و ژانری برای این حوزهها دیده میشود، ژانری بهعنوان تئاتر دفاع مقدس در نظر داشته باشیم و تعریف کنیم؟
قطعا همینطور است. ما گونهای تئاتر جنگ در دنیا داریم که هنوز هم مثلاً جنگهای جهانی اول و دوم را دستمایه قرار میدهند و در راستای تقویت روح سلحشوری و مقاومت در ملتهای خود آثاری تولید میکنند. از نظر محتوایی ما شاهد ژانر جدیدی هستیم که متفاوت از آن چیزی است که در دنیا وجود دارد، چون ویژگیهایی در دفاع مقدس وجود داشت که در جنگهای دیگر نبود؛ از قبیل جنس معنویت و ایمان پیشبرنده و... که در جاهای دیگر کمتر به چشم میآید. هنوز اما بهرهبرداری لازم از این هشت سال انجام نشده و ناشناختههای فراوانی وجود دارد که به نظرم به مطالعه بیشتر نیاز است و باید برگردیم به این منابع و یادگارهایی که در قید حیات و دسترس هستند. مصاحبههایی که میشود از جانبازان و... داشت و منابعی از این دست که میتواند بسیار راهگشا باشد. تئاتر با روی صحنه رفتن و در برابر تماشاچی قرار گرفتن معنا پیدا میکند و آنچه این مسأله را نهادینه میکند اجرای عمومی است. تئاتر را بازتاب زندگی مردم میدانند و اگر قرار است چنین چیزی اتفاق بیفتد باید آن را در اجراهای صحنهای ببینیم و با هنری نهادینهشده در طول سال روبهرو شویم. ما باید فرصت را برای تئاتر دفاع مقدس ایجاد کنیم تا بتواند ارزشهای خود را روی صحنه نشان دهد، چون این ظرفیت را بشدت دارد و نیازمند توجه بیشتر است.
فکر میکنید چگونه میشود هنرمندان درجه یک حوزه تئاتر را چه در قالب نویسنده، چه کارگردان و بازیگر و... برای حضور بیشتر و پررنگتر در این نوع جشنوارهها ترغیب کرد؟ از طرف دیگر گمان نمیکنید که دوسالانه کردن تجربه منافی این مسیر و نگرش باشد؟
دقیقاً همینطور است. اگر بخواهیم فراز و فرودهای جشنوارههایی مثل جشنواره دفاع مقدس یا همین تئاتر مقاومت را در نظر بگیریم، باید برگردیم به گذشته و به اصطلاح آسیبشناسی داشته باشیم که فرصتی مفصلتر میطلبد اما کوتاه میتوان گفت، از دوره دهم، برنامهریزی جشنواره کمی سلیقهگرا و باعث شد این جشنواره تاحدودی به لحاظ بار محتوایی تضعیف شود و وقتی دوسالانه شد کمی این انگیزه نزد هنرمندان کمتر و سبب شد بسیاری از هنرمندان خوب ما آرامآرام به سمت موضوعات دیگر رفتند و طبیعی بود که هنرمندی نمیتوانست دو سال کار نکند و منتظر بماند تا ببیند بعد از دو سال قرار است کاری ارائه کند یا نه... به عقیده من، ما دو نوع نگاه به جشنواره در دنیا داریم: در یک نوع به اندازه کافی نسبت به موضوعات مختلف تولید اثر داریم و برای برگزاری جشنواره نیاز نداریم که کار مختص به جشنوارهای تولید کنیم اما زمانی است که موضوعاتی باید وارد فضای عمومی شود و کمتر در میان آثار تئاتری به چشم میخورند. اینجا باید سعی بیشتر و انگیزههای قوی تری ایجاد شود. قطعاً ما اینقدر تئاتر دفاع مقدسی داریم که نیازی نیست نگران تولید اثر باشیم. فقط باید ایجاد انگیزه کنیم. پس جشنوارههای موضوعی، جشنوارههایی هستند که استمرار برگزاریشان یک الزام است چون این انگیزه را پررنگ و هنرمندان را پر از انگیزه میکند. راهاش این است که با حمایتهای خوب و همهجانبه و برگزاری جشنواره سالانه، انگیزه هنرمندان را تشویق کنیم و سالبهسال به لحاظ جنبههای کیفی و البته کمی آنها را ارتقا دهیم و سطح آن را با توان علمی بالا ببریم.
گفتوگوی «ایران» با تیرانداز تپانچه بعد از گرفتن سهمیه المپیک پاریس
رستمیان: با اسلحه قرضی سهمیه گرفتم!
مهری رنجبر/هانیه رستمیان تیرانداز تپانچه، چراغ اول را روشن کرد و نخستین ورزشکاری لقب گرفت که مجوز حضور در المپیک 2024 را به دست آورد. او این بار در ماده 25 متر سرعت و دقت تپانچه سهمیه گرفت و بعد از المپیک توکیو، المپیک پاریس را هم تجربه خواهد کرد. این تیرانداز 24 ساله که سهمیه المپیک توکیو را با صعود به فینال ماده 10 متر تپانچه قهرمانی آسیا گرفت، این بار با قرار گرفتن در رده پنجم مسابقات قهرمانی جهان در مصر، نامش را در لیست کاروان المپیکی ایران قرار داد. اگر چه هانیه هم مثل بقیه تیراندازان برای شرکت در مسابقات قهرمانی جهان مشکل همیشگی کمبود فشنگ را داشت اما حتی این موضوع هم مانعی برای رسیدن به هدفش نشد. دختر آرام تیراندازی امیدوار است پس از بازگشت به ایران با تپانچه اختصاصی خودش تا المپیک تمرین کند.
بازهم اولین سهمیه بازی های المپیک توسط تیراندازان گرفته شد. نظرت در این باره چیست؟
باعث افتخار است که تیراندازان استارت کسب سهمیههای المپیک را زدند. البته این اتفاق توانایی تیراندازان بویژه زنان را اثبات میکند چرا که برای المپیک توکیو هم نجمه خدمتی اولین سهمیه کاروان ایران را گرفت و این مسأله باعث شد توانایی تیراندازان بیشتر به چشم آید.
دوره قبل سهمیه المپیک توکیو را در فینال 10 مترقهرمانی آسیا گرفتی و این بار در مسابقات قهرمانی جهان. گویا به کسب سهمیه در مسابقات مهم عادت داری!
سهمیه المپیک توکیو را در آخرین انتخابی گرفتم اما این بار در اولین مسابقه انتخابی؛ سهمیهای که در این مسابقات تقسیم شد را با تلاش زیاد به دست آوردم. این مسأله کمک زیادی به من میکند تا با خیال راحتتر تمرین کنم و آماده حضور در رویداد بزرگ پاریس شوم.
خودت فکر میکردی در مصر سهمیه بگیری؟
طبق برنامهای که مربی تیم برای ما داشت قرار بود برای تجربه اندوزی در شرایط مسابقه قرار بگیریم. اما اتفاق خوبی رقم خورد و من سهمیه گرفتم.
مهمترین مشکل تیراندازان کمبود فشنگ است، تا حدی که در اردو بالاجبار تمرین خشک انجام میدهی. تمرین در این شرایط سخت نبود؟
دقیقاً کمبود فشنگ، مشکل همیشگی ما در اردوهاست چون ایران در تحریم است و نمیتواند فشنگ و اسلحه وارد کند.با این حال من رکورد خوبی ثبت کردم. امیدوارم برای مسابقات بعدی آسیایی و جهانی یا حتی اردوهای برون مرزی با فشنگ بیشتری تمرین کنیم.
پس تنها مشکل تیراندازان کمبود فشنگ است؟
نه! مشکلی مهمتر از آن هم داریم. من سلاح ماده 25 متر ندارم و با اسلحه امانتی و قرضی در قهرمانی جهان شرکت کردم و سهمیه گرفتم.نکته جالب این است به محض ورود به تهران آن را هم باید تحویل بدهم.
فدراسیون درخصوص این موضوع کاری انجام نداده است؟
ایران نمیتواند اسلحهای خریداری کند.اما امیدوارم آقای خسروی وفا رئیس کمیته ملی المپیک بتواند اسلحهای برایم بخرد تا پس از بازگشت به ایران بتوانم با اسلحه خودم تا المپیک پاریس تمرین کنم، نه با اسلحه امانی.
فکر میکنی چه نتیجهای در المپیک پاریس بگیری؟
در المپیک قبلی فشار زیادی تحمل کردم ولی این بار در بزرگترین رویداد تیراندازی یعنی قهرمانی جهان که بعد از المپیک مهمترین مسابقه است سهمیه گرفتم. پس نباید خودم را دست کم بگیرم. همه رقبای حاضر در مصر همانهایی هستند که باید در پاریس با آنها مسابقه بدهم. قولی برای مدال نمیدهم اما بهترین نتیجه را میگیرم.
برای موفقیت در المپیک پاریس چه توقعی از کمیته ملی المپیک داری؟
تنها انتظار من این است که بتوانند تپانچه 25 متر را برای من تهیه کنند.من از مسئولان میخواهم به تیراندازی توجه بیشتری کنند چرا که رشته پرهزینهای است اما ورزشکاران آن میتوانند سهمیههای زیادی برای کاروان ایران بگیرند.ما حتی در اردوها مربی بدنساز، روانشناس و دکتر تغذیه نداریم و من با هزینه شخصی مربی بدنساز دارم.
پدر هانیه: المپیک هدف بلند مدت دخترم است
محمد علی رستمیان پدر هانیه خوشحال است دخترش به خواستهاش رسید؛ هرچند هدف بزرگ او مدال المپیک است. او که خود نظامی است و با اسلحه بیگانه نیست، درخصوص موفقیت دخترش به «ایران» میگوید:«ما 70 درصد میدانستیم هانیه در قاهره سهمیه میگیرد. البته ما اینجا با دعاهایمان او را حمایت میکردیم و برای حمایت معنوی او حسینیه زده بودیم. خودم هم به امام رضا(ع) متوسل شده بودم تا به وقتش به پابوس امام بروم. حتی از اینجا به هانیه میگفتیم ذکر بگوید. او به زیارت رأسالحسین(ع) هم رفته بود. البته با تلاشی که کرد، نتیجهاش را هم گرفت.» پدر هانیه خیلی امیدوار است دخترش در المپیک پاریس با مدال بدرخشد:«هرچند همه چیز دست خداست اما هانیه در اتاقش روزشمار قهرمانی جهان داشت و برای خودش اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تعیین کرده، المپیک برایش هدف بلندمدت است و به نظرم با این پشتکار شانس مدال المپیک را دارد، البته به شرطی که حمایت شود.»
نصراصفهانی: هانیه با توانمندیهایش سهمیه گرفت
محسن نصراصفهانی، مربی تیم ملی تپانچه خوشحال است که شاگردش برای دومین بار المپیکی شد؛ آن هم با سهمیه 25 متر سرعت و دقت. البته او کسب سهمیه توسط هانیه رستمیان را پیشبینی میکرد. مربی تیم ملی تپانچه در این باره به «ایران» میگوید: «هانیه بعد از المپیک توکیو کمی افت کرد، اما با پشتکار و انگیزهای که داشت در تمرینات خیلی متمرکز و با جدیت آمادگیاش را برای مسابقات حفظ کرد. هرچند به خاطر مشکل فشنگ، نتوانست ماده 25 متر را در شرایط ایدهآل تمرین کند و مثل بقیه بچهها با شرایط نسبی آماده شد. هانیه در این ماده توانمندیهای زیادی دارد. با شناسایی نقاط ضعف و قوت او در المپیک توکیو، روی آنها بیشتر تمرکز کردیم. البته با وضعیت خوبی که او داشت، پیشبینی میکردم در قهرمانی جهان قاهره یا دومین انتخابی المپیک سهمیه بگیرد که خدا را شکر، هانیه در همین اولین مسابقه انتخابی با نمایش توانمندیهایش سهمیه گرفت.»مربی تیم ملی تپانچه، خوشحال است که شاگردانش نتیجه خوبی در قهرمانی جهان گرفتهاند: «خدا را شاکرم که ما از قهرمانی جهان با 3 مدال ارزشمند تیمی مردان تپانچه بادی، میکس 10 متر بادی و تیمی بانوان یک نقره و دو برنز گرفتیم و البته سهمیه ارزشمند هانیه. به نظرم پنجمی هانیه نتیجه خیلی ارزشمندی بود، چرا که رقبای او روزانه 200 فشنگ تیر زده بودند و هانیه با روزی 25 تیر آماده شد و با تمرین خشک و برنامهریزی با آمادگی نسبی و کمک خدا سهمیه گرفت. به جامعه تیراندازی تبریک میگویم و امیدوارم نویدبخش سهمیههای بیشتری باشد.» او تأکید کرد، مسابقات قهرمانی جهان سطح بالایی داشت: «سطح رقابتها خیلی بالا بود، طوری که در تپانچه بادی بانوان دو بار رکورد جهانی جابهجا شد؛ بار اول تیرانداز صربستانی رکورد 590 را زد و بعد هم تیرانداز چینی در لحظات پایانی رکورد 591 را ثبت کرد. البته بچههای ما آمادگی خیلی خوبی داشتند و برای اولین انتخابی، عملکرد بینظیری رقم زدند.»
بازهم اولین سهمیه بازی های المپیک توسط تیراندازان گرفته شد. نظرت در این باره چیست؟
باعث افتخار است که تیراندازان استارت کسب سهمیههای المپیک را زدند. البته این اتفاق توانایی تیراندازان بویژه زنان را اثبات میکند چرا که برای المپیک توکیو هم نجمه خدمتی اولین سهمیه کاروان ایران را گرفت و این مسأله باعث شد توانایی تیراندازان بیشتر به چشم آید.
دوره قبل سهمیه المپیک توکیو را در فینال 10 مترقهرمانی آسیا گرفتی و این بار در مسابقات قهرمانی جهان. گویا به کسب سهمیه در مسابقات مهم عادت داری!
سهمیه المپیک توکیو را در آخرین انتخابی گرفتم اما این بار در اولین مسابقه انتخابی؛ سهمیهای که در این مسابقات تقسیم شد را با تلاش زیاد به دست آوردم. این مسأله کمک زیادی به من میکند تا با خیال راحتتر تمرین کنم و آماده حضور در رویداد بزرگ پاریس شوم.
خودت فکر میکردی در مصر سهمیه بگیری؟
طبق برنامهای که مربی تیم برای ما داشت قرار بود برای تجربه اندوزی در شرایط مسابقه قرار بگیریم. اما اتفاق خوبی رقم خورد و من سهمیه گرفتم.
مهمترین مشکل تیراندازان کمبود فشنگ است، تا حدی که در اردو بالاجبار تمرین خشک انجام میدهی. تمرین در این شرایط سخت نبود؟
دقیقاً کمبود فشنگ، مشکل همیشگی ما در اردوهاست چون ایران در تحریم است و نمیتواند فشنگ و اسلحه وارد کند.با این حال من رکورد خوبی ثبت کردم. امیدوارم برای مسابقات بعدی آسیایی و جهانی یا حتی اردوهای برون مرزی با فشنگ بیشتری تمرین کنیم.
پس تنها مشکل تیراندازان کمبود فشنگ است؟
نه! مشکلی مهمتر از آن هم داریم. من سلاح ماده 25 متر ندارم و با اسلحه امانتی و قرضی در قهرمانی جهان شرکت کردم و سهمیه گرفتم.نکته جالب این است به محض ورود به تهران آن را هم باید تحویل بدهم.
فدراسیون درخصوص این موضوع کاری انجام نداده است؟
ایران نمیتواند اسلحهای خریداری کند.اما امیدوارم آقای خسروی وفا رئیس کمیته ملی المپیک بتواند اسلحهای برایم بخرد تا پس از بازگشت به ایران بتوانم با اسلحه خودم تا المپیک پاریس تمرین کنم، نه با اسلحه امانی.
فکر میکنی چه نتیجهای در المپیک پاریس بگیری؟
در المپیک قبلی فشار زیادی تحمل کردم ولی این بار در بزرگترین رویداد تیراندازی یعنی قهرمانی جهان که بعد از المپیک مهمترین مسابقه است سهمیه گرفتم. پس نباید خودم را دست کم بگیرم. همه رقبای حاضر در مصر همانهایی هستند که باید در پاریس با آنها مسابقه بدهم. قولی برای مدال نمیدهم اما بهترین نتیجه را میگیرم.
برای موفقیت در المپیک پاریس چه توقعی از کمیته ملی المپیک داری؟
تنها انتظار من این است که بتوانند تپانچه 25 متر را برای من تهیه کنند.من از مسئولان میخواهم به تیراندازی توجه بیشتری کنند چرا که رشته پرهزینهای است اما ورزشکاران آن میتوانند سهمیههای زیادی برای کاروان ایران بگیرند.ما حتی در اردوها مربی بدنساز، روانشناس و دکتر تغذیه نداریم و من با هزینه شخصی مربی بدنساز دارم.
پدر هانیه: المپیک هدف بلند مدت دخترم است
محمد علی رستمیان پدر هانیه خوشحال است دخترش به خواستهاش رسید؛ هرچند هدف بزرگ او مدال المپیک است. او که خود نظامی است و با اسلحه بیگانه نیست، درخصوص موفقیت دخترش به «ایران» میگوید:«ما 70 درصد میدانستیم هانیه در قاهره سهمیه میگیرد. البته ما اینجا با دعاهایمان او را حمایت میکردیم و برای حمایت معنوی او حسینیه زده بودیم. خودم هم به امام رضا(ع) متوسل شده بودم تا به وقتش به پابوس امام بروم. حتی از اینجا به هانیه میگفتیم ذکر بگوید. او به زیارت رأسالحسین(ع) هم رفته بود. البته با تلاشی که کرد، نتیجهاش را هم گرفت.» پدر هانیه خیلی امیدوار است دخترش در المپیک پاریس با مدال بدرخشد:«هرچند همه چیز دست خداست اما هانیه در اتاقش روزشمار قهرمانی جهان داشت و برای خودش اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تعیین کرده، المپیک برایش هدف بلندمدت است و به نظرم با این پشتکار شانس مدال المپیک را دارد، البته به شرطی که حمایت شود.»
نصراصفهانی: هانیه با توانمندیهایش سهمیه گرفت
محسن نصراصفهانی، مربی تیم ملی تپانچه خوشحال است که شاگردش برای دومین بار المپیکی شد؛ آن هم با سهمیه 25 متر سرعت و دقت. البته او کسب سهمیه توسط هانیه رستمیان را پیشبینی میکرد. مربی تیم ملی تپانچه در این باره به «ایران» میگوید: «هانیه بعد از المپیک توکیو کمی افت کرد، اما با پشتکار و انگیزهای که داشت در تمرینات خیلی متمرکز و با جدیت آمادگیاش را برای مسابقات حفظ کرد. هرچند به خاطر مشکل فشنگ، نتوانست ماده 25 متر را در شرایط ایدهآل تمرین کند و مثل بقیه بچهها با شرایط نسبی آماده شد. هانیه در این ماده توانمندیهای زیادی دارد. با شناسایی نقاط ضعف و قوت او در المپیک توکیو، روی آنها بیشتر تمرکز کردیم. البته با وضعیت خوبی که او داشت، پیشبینی میکردم در قهرمانی جهان قاهره یا دومین انتخابی المپیک سهمیه بگیرد که خدا را شکر، هانیه در همین اولین مسابقه انتخابی با نمایش توانمندیهایش سهمیه گرفت.»مربی تیم ملی تپانچه، خوشحال است که شاگردانش نتیجه خوبی در قهرمانی جهان گرفتهاند: «خدا را شاکرم که ما از قهرمانی جهان با 3 مدال ارزشمند تیمی مردان تپانچه بادی، میکس 10 متر بادی و تیمی بانوان یک نقره و دو برنز گرفتیم و البته سهمیه ارزشمند هانیه. به نظرم پنجمی هانیه نتیجه خیلی ارزشمندی بود، چرا که رقبای او روزانه 200 فشنگ تیر زده بودند و هانیه با روزی 25 تیر آماده شد و با تمرین خشک و برنامهریزی با آمادگی نسبی و کمک خدا سهمیه گرفت. به جامعه تیراندازی تبریک میگویم و امیدوارم نویدبخش سهمیههای بیشتری باشد.» او تأکید کرد، مسابقات قهرمانی جهان سطح بالایی داشت: «سطح رقابتها خیلی بالا بود، طوری که در تپانچه بادی بانوان دو بار رکورد جهانی جابهجا شد؛ بار اول تیرانداز صربستانی رکورد 590 را زد و بعد هم تیرانداز چینی در لحظات پایانی رکورد 591 را ثبت کرد. البته بچههای ما آمادگی خیلی خوبی داشتند و برای اولین انتخابی، عملکرد بینظیری رقم زدند.»
«ایران» آخرین تحولات مراکز دانشگاهی مورد هدف آشوبهای اخیر را بررسی میکند
تلاش برای بازگشت شریف به ریل آموزش و پژوهش
گروه سیاسی/ «قطعاً شریف با شرافت باقی خواهد ماند.» این تأکید رئیسجمهور بر اهمیت و جایگاه دانشگاه صنعتی شریف است که 14 مهرماه در جلسه بررسی حوادث این دانشگاه بیان شد. واقعیت این است که در آشوبهای اخیر، دستهای آشکار و پنهانی در کار بود تا وضعیت دیگری، غیر از آنچه رئیسجمهور اشاره کرد، برای این دانشگاه مهم کشور رقم بخورد. تجمعات غیرقانونی به همراه هتاکیها و رفتارهای خارج از حداقل چهارچوبهای اخلاقی و اصول دانشجویی، نشان میداد عاملان و تصمیمگیران پشت پرده، سرنوشت متفاوتی را برای این دانشگاه در نظر گرفتهاند. این امر تا بدانجا پیش رفت که برخی این گمانه را مطرح کردند که مطابق نسخه آشوبهای سال 78، اینبار قرار است «کوی دانشگاه2» در دانشگاه شریف اتفاق بیفتد. بهرغم همه این برنامهریزیها یا به عبارت بهتر دسیسهها، هوشیاری دانشجویان و حضور و واکنش بموقع مسئولان عالیرتبه دولت، نگذاشت نقشههای ترسیمشده برای این دانشگاه اجرایی شود. تجمع روز گذشته دانشجویان این دانشگاه که در محکومیت حرمتشکنیها انجام شد، خط پایانی بود بر دستهایی که سعی داشت ناآرامی را در این دانشگاه علمی به حلقه جریان آشوب در کشور بدل کند.
چرا شریف؟
علت سرمایهگذاری سنگین روی دانشگاه شریف در این دوره از آشوبها و اغتشاشها را باید در جایگاه این دانشگاه در سپهر علم و دانش ایران جستوجو کرد. هرچند دانشگاههای دیگر کشور نیز نقش مهمی در پیشرفتهای علمی کشور داشتهاند، اما این دانشگاه شریف است که بهعنوان «نماد» علمی مهندسان کشور بیش از سایر دانشکدههای فنی مطرح شده است. از اینرو به نظر میرسد جریانهای معاند براساس یک محاسبه دقیق، قصد به چالش کشیدن این نماد را داشتهاند. در این باره بیش از همه، هتاکیهای صورت گرفته از سوی عدهای بود که این نماد را نشانه رفته بود، اما وقتی این هتاکیها و تجمعات غیرقانونی به هدفهای خود نرسید، فراخوان اعتصابهای دانشجویی و برگزار نشدن کلاسها راهبرد دیگری بود که برای این دانشگاه تعریف شد و به تبع آن به برخی دیگر از دانشگاهها سرایت کرد. مسأله برگزار نشدن کلاسها از یک زمینه مناسب هم برخوردار بود و آن، دانشجویان جدیدالورود این دانشگاه بود، زیرا تا استقرار این عده در خوابگاهها یا انتخاب واحد، دستکم چند هفتهای زمان میبرد تا کلاسها به طور کامل برگزار شود. با این حال امروز که تقریباً یک ماه از بازگشایی دانشگاهها میگذرد، این نقیصه بویژه در دانشگاه صنعتی شریف برطرف شده و اکنون کلاسها در حال برگزاری است.
حساسیت مسئولان عالیرتبه نسبت به دانشگاهها
با وجود استفاده از حربههای چند لایه از جمله هتاکی، تجمع غیرقانونی یا در نهایت تلاش برای به تعطیلی کشاندن کلاسها، این هوشیاری و حساسیت توأمان دانشجویان و مسئولان بود که جلوی پیشبرد این برنامه را گرفت. در این برنامه قرار بود دانشگاه پازلی از پازلهای اپوزیسیون خارج از کشور را تکمیل کند، اما در نهایت کل پازل به هم ریخت. یک دلیل این شکست یا در واقع حفظ حرمت علمی و شرافت دانشگاه را باید در عمل بموقع مسئولان دانست. حضور وزیر علوم در ساعات پایانی شب در دانشگاه شریف، آنهم زمانی که التهاب تزریقی به اوج خود رسیده بود، از جمله این اقدامات است. در شب ملتهب دانشگاه شریف، وزیر علوم به همراه رئیس دانشگاه صنعتی شریف، بدون واسطه و تشریفات در میان دانشجویان حضور یافت و در گفتوگویی رودررو با دانشجویان و اساتید، ضمن آرام کردن دانشگاه، بر حفظ و تأمین امنیت آنان تأکید کرد. جلسه چند روز بعد رئیسجمهور که با حضور وزیر علوم و برخی از اساتید این دانشگاه برگزار شد، گام مهم دیگری برای صیانت از دانشگاه صنعتی شریف بود.
تجمع اعتراضی علیه حرمتشکنیها
در ادامه تلاشها برای شریف ماندن دانشگاه صنعتی شریف، روز گذشته جمعی از دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به هتاکی و حرمتشکنیهای رخ داده در سطح این دانشگاه، تجمع کردند. به گزارش تسنیم، در این تجمع که مقابل دانشکده کامپیوتر این دانشگاه برگزار شد، دانشجویان با در دست داشتن پرچم ایران و سر دادن شعارهایی از جمله «دانشجوی مسلمان، حامی دین و قرآن» و «مسئول بیکفایت استعفا استعفا» خواستار برخورد با هنجارشکنی و بیقانونی در این دانشگاه شدند. این دانشجویان پس از برپایی نماز جماعت مقابل دانشکده کامپیوتر در صحن دانشگاه به صورت راهپیمایی اعتراض خود را به رفتارهای خارج از چهارچوب و قانون برخی دانشجویان در دانشگاه اعلام کردند.
حمله به حراست دانشگاه شریف
به گزارش تسنیم و دیگر رسانهها، همزمان با این تجمع، تجمع دیگری نیز با حضور جمعی از دانشجویان مقابل درب غربی سلف البرز دانشگاه شریف برپا شد. این تجمع با تحریک تشکل اصلاحطلب انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه و در نامهای به مسئولین دانشگاه مبنی بر ورود مختلط به سلف مرکزی آغاز شده بود. پس از حضور عموم دانشجویان برای صرف ناهار، تجمعکنندگان نیز قصد داشتند به صورت مختلط وارد سلف شوند که حراست دانشگاه مانع از ورود مختلط این عده میشود؛ همین امر سبب ایجاد شلوغی مقابل سلف مرکزی شده و در نهایت دانشجویان تجمع کننده به کارکنان حراست حمله کردند. این تعداد از دانشجویان پس از دادن شعارهای رکیک شروع به خرد کردن شیشههای سلف و کندن پنجرههای آن و پرت کردن به سمت دانشجویان داخل سلف کردند که منجر به زخمی شدن برخی دانشجویان و مسئولان حراست شد. تسنیم گزارش داد که پس از گذشت ساعتی از این اتفاق، هر دو گروه تجمع کننده، خیابانهای اطراف سلف دانشگاه را ترک کرده و پراکنده شدند.
آخرین تحرکات برای تداوم هنجارشکنیها
هرچند تجمع روز گذشته دانشجویان در محکومیت هنجارشکنیها با حضور گسترده دانشجویان برگزار شد، اما همچنان تلاشهای محدود عدهای برای تداوم هنجارشکنیها ادامه یافت؛ تلاشهایی که باید آن را آخرین تحرکات در این زمینه ارزیابی کرد. کما اینکه بهرغم تأکید اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان این دانشگاه علمی و نخبه بر حفظ حرمتها و هنجارها، روز گذشته جمع اندکی از دانشجویان تلاش کردند نظم سِلف این دانشگاه را به هم بریزند. این امر بیش از آنکه برخاسته از درون دانشگاه باشد، نشان میدهد برخی دستهای بیرونی همچنان تلاش دارند با استفاده از این اقدامات ایذایی، فضای ذهنی آشوب و اغتشاش را زنده نگه دارند.
گسترش ارتباط دولت با دانشگاه
این تحولات درحالی است که دولت نه تنها تحتتأثیر جوسازیهای معدود در دانشگاه قرار نگرفت، بلکه همچنان اهتمام ویژهای به دانشگاه به عنوان نهاد تولید علم و اندیشه و رفع چالشها دارد. در این زمینه، هم حضور رئیسجمهور در دانشگاه الزهرا(س) به عنوان مراسم آغاز سال تحصیلی جدید قابل توجه است و هم حضور سخنگوی دولت در دانشگاهها و گفت و شنود و پرسش و پاسخ مستقیم با دانشجویان.
چرا شریف؟
علت سرمایهگذاری سنگین روی دانشگاه شریف در این دوره از آشوبها و اغتشاشها را باید در جایگاه این دانشگاه در سپهر علم و دانش ایران جستوجو کرد. هرچند دانشگاههای دیگر کشور نیز نقش مهمی در پیشرفتهای علمی کشور داشتهاند، اما این دانشگاه شریف است که بهعنوان «نماد» علمی مهندسان کشور بیش از سایر دانشکدههای فنی مطرح شده است. از اینرو به نظر میرسد جریانهای معاند براساس یک محاسبه دقیق، قصد به چالش کشیدن این نماد را داشتهاند. در این باره بیش از همه، هتاکیهای صورت گرفته از سوی عدهای بود که این نماد را نشانه رفته بود، اما وقتی این هتاکیها و تجمعات غیرقانونی به هدفهای خود نرسید، فراخوان اعتصابهای دانشجویی و برگزار نشدن کلاسها راهبرد دیگری بود که برای این دانشگاه تعریف شد و به تبع آن به برخی دیگر از دانشگاهها سرایت کرد. مسأله برگزار نشدن کلاسها از یک زمینه مناسب هم برخوردار بود و آن، دانشجویان جدیدالورود این دانشگاه بود، زیرا تا استقرار این عده در خوابگاهها یا انتخاب واحد، دستکم چند هفتهای زمان میبرد تا کلاسها به طور کامل برگزار شود. با این حال امروز که تقریباً یک ماه از بازگشایی دانشگاهها میگذرد، این نقیصه بویژه در دانشگاه صنعتی شریف برطرف شده و اکنون کلاسها در حال برگزاری است.
حساسیت مسئولان عالیرتبه نسبت به دانشگاهها
با وجود استفاده از حربههای چند لایه از جمله هتاکی، تجمع غیرقانونی یا در نهایت تلاش برای به تعطیلی کشاندن کلاسها، این هوشیاری و حساسیت توأمان دانشجویان و مسئولان بود که جلوی پیشبرد این برنامه را گرفت. در این برنامه قرار بود دانشگاه پازلی از پازلهای اپوزیسیون خارج از کشور را تکمیل کند، اما در نهایت کل پازل به هم ریخت. یک دلیل این شکست یا در واقع حفظ حرمت علمی و شرافت دانشگاه را باید در عمل بموقع مسئولان دانست. حضور وزیر علوم در ساعات پایانی شب در دانشگاه شریف، آنهم زمانی که التهاب تزریقی به اوج خود رسیده بود، از جمله این اقدامات است. در شب ملتهب دانشگاه شریف، وزیر علوم به همراه رئیس دانشگاه صنعتی شریف، بدون واسطه و تشریفات در میان دانشجویان حضور یافت و در گفتوگویی رودررو با دانشجویان و اساتید، ضمن آرام کردن دانشگاه، بر حفظ و تأمین امنیت آنان تأکید کرد. جلسه چند روز بعد رئیسجمهور که با حضور وزیر علوم و برخی از اساتید این دانشگاه برگزار شد، گام مهم دیگری برای صیانت از دانشگاه صنعتی شریف بود.
تجمع اعتراضی علیه حرمتشکنیها
در ادامه تلاشها برای شریف ماندن دانشگاه صنعتی شریف، روز گذشته جمعی از دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به هتاکی و حرمتشکنیهای رخ داده در سطح این دانشگاه، تجمع کردند. به گزارش تسنیم، در این تجمع که مقابل دانشکده کامپیوتر این دانشگاه برگزار شد، دانشجویان با در دست داشتن پرچم ایران و سر دادن شعارهایی از جمله «دانشجوی مسلمان، حامی دین و قرآن» و «مسئول بیکفایت استعفا استعفا» خواستار برخورد با هنجارشکنی و بیقانونی در این دانشگاه شدند. این دانشجویان پس از برپایی نماز جماعت مقابل دانشکده کامپیوتر در صحن دانشگاه به صورت راهپیمایی اعتراض خود را به رفتارهای خارج از چهارچوب و قانون برخی دانشجویان در دانشگاه اعلام کردند.
حمله به حراست دانشگاه شریف
به گزارش تسنیم و دیگر رسانهها، همزمان با این تجمع، تجمع دیگری نیز با حضور جمعی از دانشجویان مقابل درب غربی سلف البرز دانشگاه شریف برپا شد. این تجمع با تحریک تشکل اصلاحطلب انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه و در نامهای به مسئولین دانشگاه مبنی بر ورود مختلط به سلف مرکزی آغاز شده بود. پس از حضور عموم دانشجویان برای صرف ناهار، تجمعکنندگان نیز قصد داشتند به صورت مختلط وارد سلف شوند که حراست دانشگاه مانع از ورود مختلط این عده میشود؛ همین امر سبب ایجاد شلوغی مقابل سلف مرکزی شده و در نهایت دانشجویان تجمع کننده به کارکنان حراست حمله کردند. این تعداد از دانشجویان پس از دادن شعارهای رکیک شروع به خرد کردن شیشههای سلف و کندن پنجرههای آن و پرت کردن به سمت دانشجویان داخل سلف کردند که منجر به زخمی شدن برخی دانشجویان و مسئولان حراست شد. تسنیم گزارش داد که پس از گذشت ساعتی از این اتفاق، هر دو گروه تجمع کننده، خیابانهای اطراف سلف دانشگاه را ترک کرده و پراکنده شدند.
آخرین تحرکات برای تداوم هنجارشکنیها
هرچند تجمع روز گذشته دانشجویان در محکومیت هنجارشکنیها با حضور گسترده دانشجویان برگزار شد، اما همچنان تلاشهای محدود عدهای برای تداوم هنجارشکنیها ادامه یافت؛ تلاشهایی که باید آن را آخرین تحرکات در این زمینه ارزیابی کرد. کما اینکه بهرغم تأکید اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان این دانشگاه علمی و نخبه بر حفظ حرمتها و هنجارها، روز گذشته جمع اندکی از دانشجویان تلاش کردند نظم سِلف این دانشگاه را به هم بریزند. این امر بیش از آنکه برخاسته از درون دانشگاه باشد، نشان میدهد برخی دستهای بیرونی همچنان تلاش دارند با استفاده از این اقدامات ایذایی، فضای ذهنی آشوب و اغتشاش را زنده نگه دارند.
گسترش ارتباط دولت با دانشگاه
این تحولات درحالی است که دولت نه تنها تحتتأثیر جوسازیهای معدود در دانشگاه قرار نگرفت، بلکه همچنان اهتمام ویژهای به دانشگاه به عنوان نهاد تولید علم و اندیشه و رفع چالشها دارد. در این زمینه، هم حضور رئیسجمهور در دانشگاه الزهرا(س) به عنوان مراسم آغاز سال تحصیلی جدید قابل توجه است و هم حضور سخنگوی دولت در دانشگاهها و گفت و شنود و پرسش و پاسخ مستقیم با دانشجویان.
چشمک باران به ایران
بارش باران پاییزی در اولین روز آبان ماه باعث کاهش دمای هوا و طراوت فضا در نیمه شمالی کشور شده است. پیشبینیهای سازمان هواشناسی حاکی از پاییز کم بارش در نیمه اول این فصل و در مجموع زیر نرمال است و بر اساس تحلیل نقشههای هواشناسی برای آذرماه بارشهایی پیشبینی شده است.
رئیس سازمان برنامه و بودجه از تشکیل کنسرسیوم بانکها و شرکتهای ایرانی خبر داد
۲۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری در نفت
گروه اقتصادی / طی یک سال اخیر بیش از ۵ تفاهمنامه و قرارداد در صنعت نفت با شرکتهای داخلی امضا شده که یک ضلع این قراردادهای توسعهای «بانکها» به عنوان سرمایهگذار هستند. حالا رئیس سازمان برنامه و بودجه میگوید که مجموع همکاریهای شکل گرفته صنعت نفت و گاز با کنسرسیومی متشکل از بانکها و شرکتهای ایرانی به بیش از ۲۷ میلیارد دلار رسیده است.
مسعود میرکاظمی در مراسم گرامیداشت روز آمار و برنامهریزی در سازمان برنامه و بودجه با اشاره به رقم بسیار بالای نقدینگی در کشور، توضیح داد: باید از این حجم نقدینگی برای سرمایهگذاری استفاده شود. به تازگی همکاری خوبی بین سازمان برنامه و بودجه و وزارت نفت شکل گرفته و کنسرسیومی از بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری داخلی و سایر شرکتهای پیمانکاری تشکیل شده است که منجر به تفاهمنامه و قرارداد شده و قرار است 27 میلیارد دلار در پروژههای نفت و گاز سرمایهگذاری شود و این رقم باید تا 80 میلیارد دلار افزایش پیدا کند. به گفته میرکاظمی، سرمایهگذاری در پروژههای نفت و گاز زودبازده بوده و سرمایه آن در کمتر از یک سال برمیگردد. به گزارش «ایران» این ۲۷ میلیارد دلار مربوط به پروژههای حوزه پالایش و نفت بوده است.
پالایشیهای منحصر به فرد
مردادماه امسال، تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پالایشگاه «مروارید مکران» با ظرفیت پالایش روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام سنگین و فوق سنگین در جاسک با برآورد حدود ۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری میان گروه اقتصادی مفید و بانکهای ملت، تجارت و پارسیان امضا شد تا بر اساس مشارکتنامه پیوست شرکت مجری، تأمین مالی و احداث پالایشگاه یادشده تأمین شود. گروه اقتصادی مفید، بانکهای ملت، تجارت و پارسیان در تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پالایشگاه نفت خام سنگین و فوق سنگین «مروارید مکران» سهم دارند.
همچنین تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پتروپالایشگاه «شهید قاسم سلیمانی» با ظرفیت پالایش روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام سنگین نیز با برآورد کمی بیش از ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری میان بانکهای ملی، رفاه کارگران، ملت و تجارت و گروه تدبیر انرژی، شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، شرکت سرمایهگذاری اهداف و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران امضا شد تا بر اساس مشارکتنامه پیوست شرکت مجری طرح، تأمین مالی و احداث پتروپالایشگاه یادشده تأمین شود. گروه تدبیر انرژی ۱۵ درصد، شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس ۱۵ درصد، شرکت سرمایهگذاری اهداف ۱۵ درصد، شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران ۱۰ درصد، بانک ملی ۱۵ درصد، بانک رفاه کارگران ۱۵ درصد، بانک ملت ۷.۵ درصد و بانک تجارت ۷.۵ درصد در تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پتروپالایشگاه «شهید قاسم سلیمانی» سهم دارند. مجموع این دو تفاهمنامه ۱۴ میلیارد دلار است که بخش اصلی این منابع از سرمایه بانکها خواهد بود.
توسعه یکپارچه آزادگان با همکاری بانکها
اسناد همکاری شرکت ملی نفت ایران، بانکها و شرکتهای اکتشاف و تولید برای اجرای طرح «توسعه یکپارچه میدان نفتی مشترک آزادگان» تیرماه امسال به امضای طرفین رسید. در اجرای این طرح برای نخستین بار به صورت همزمان از ظرفیت بانکهای دولتی و خصوصی، صندوق توسعه ملی (بانکهای ملی، سپه، ملت، پارسیان، تجارت، شهر و صندوق توسعه ملی) و شرکتهای اکتشاف و تولید داخلی (ستاد اجرایی، بنیاد مستضعفان، قرارگاه خاتم، مپنا و پتروپارس) استفاده خواهد شد. این طرح از لحاظ تأمین داخلی منابع مالی با مبلغ ۷ میلیارد دلار تاکنون بزرگترین طرح سرمایهگذاری چند دولت اخیر محسوب میشود. با اجرای این طرح و در یک دوره هفتساله، تولید نفت میدان آزادگان از ۱۹۰ هزار به ۵۷۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت.
همکاری در چند طرح پالایشی
علاوه بر این پروژهها، بانکها وارد بحث سرمایه گذاری در چند پروژه پالایشی مهم مانند خط لوله تابش و پارس هم شدند. ۲۵ آذر ۱۴۰۰، تفاهمنامه خط لوله راهبردی انتقال فرآوردههای نفتی تابش (تأمین انرژی بازار شرق) مسیر رفسنجان - بیرجند-تربت حیدریه-مشهد به ارزش ۳۷۲ میلیون یورو بین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی و بانک ملت امضا شد. با احداث خط لوله انتقال فرآورده نفتی مسیر رفسنجان - مشهد (تابش) یک کریدور حیاتی انتقال فرآورده در شرق کشور فعال خواهد شد. تفاهمنامه تأمین منابع مالی خط لوله جدید و راهبردی «پارس» ۱۵ اسفندماه ۱۴۰۰ بین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و بانک تجارت امضا شد.خط لوله جدید پارس به طول ۴۰۰ کیلومتر با قطر ۱۴ اینچ در مسیر شهرستانهای مهرآران و فسا ساخته میشود و سپس به شیراز میرسد، در طول مسیر این خط لوله ۲ تلمبهخانه، یک پایانه و یک انبار نفت جدید به ظرفیت ۸۰ میلیون لیتر در فسا ساخته خواهد شد. در این زمینه، تفاهم دیگری نیز اردیبهشت ماه امسال امضا شد که تفاهمنامه مالی طرح احداث مخزنگاه شهید نادر مهدوی در استان هرمزگان بود و میان شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و بانک ملی امضا شد. مجموع این تفاهمنامهها سرمایه ۲۷ میلیارد دلاری بانکها را وارد صنعت نفت خواهد کرد و قرار است این رقم به ۸۰ میلیارد دلار برسد.
برش
نقدینگی به بیش از ۵۰۰۰ همت رسید
رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: وقتی که نقدینگی در کشور به بیش از 5 هزار هزار میلیارد تومان رسیده است باید آن را مدیریت کنیم تا اتفاقات خوبی رخ دهد. میرکاظمی همچنین با بیان اینکه طرح آمایش سرزمینی تصویب و ابلاغ شده است، گفت: وقتی به استانها سفر میکنیم مقامات استانی در جایی که نیاز به احداث صنایع تبدیلی و تکمیلی با اشتغالزایی بالا و منابع اندک دارد اصرار دارند که در استانی که آب و منابع کم است پتروشیمی ایجاد شود که اشتغالی هم در پی نخواهد داشت. میرکاظمی از سال جاری و سال آینده به عنوان ثبات اقتصادی و رشد اقتصادی یاد کرد و گفت: گزارشهای ملی باید به سیاستگذاران و سرمایهگذاران از محل آمار داده شود. وی بیان کرد: تدوین برنامه هفتم توسعه را هم در پیش داریم و نیاز به تحلیل از وضعیت کنونی کشور داریم که آن هم نیاز به آمار و اطلاعات دارد. به گفته وی، برنامههای توسعه گذشته در حد 25 تا 30 درصد محقق شده است و ما اگر بخواهیم رشد 8 درصدی در کشور محقق شود نیاز به برنامهریزی و آمار متقن داریم.
مسعود میرکاظمی در مراسم گرامیداشت روز آمار و برنامهریزی در سازمان برنامه و بودجه با اشاره به رقم بسیار بالای نقدینگی در کشور، توضیح داد: باید از این حجم نقدینگی برای سرمایهگذاری استفاده شود. به تازگی همکاری خوبی بین سازمان برنامه و بودجه و وزارت نفت شکل گرفته و کنسرسیومی از بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری داخلی و سایر شرکتهای پیمانکاری تشکیل شده است که منجر به تفاهمنامه و قرارداد شده و قرار است 27 میلیارد دلار در پروژههای نفت و گاز سرمایهگذاری شود و این رقم باید تا 80 میلیارد دلار افزایش پیدا کند. به گفته میرکاظمی، سرمایهگذاری در پروژههای نفت و گاز زودبازده بوده و سرمایه آن در کمتر از یک سال برمیگردد. به گزارش «ایران» این ۲۷ میلیارد دلار مربوط به پروژههای حوزه پالایش و نفت بوده است.
پالایشیهای منحصر به فرد
مردادماه امسال، تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پالایشگاه «مروارید مکران» با ظرفیت پالایش روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام سنگین و فوق سنگین در جاسک با برآورد حدود ۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری میان گروه اقتصادی مفید و بانکهای ملت، تجارت و پارسیان امضا شد تا بر اساس مشارکتنامه پیوست شرکت مجری، تأمین مالی و احداث پالایشگاه یادشده تأمین شود. گروه اقتصادی مفید، بانکهای ملت، تجارت و پارسیان در تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پالایشگاه نفت خام سنگین و فوق سنگین «مروارید مکران» سهم دارند.
همچنین تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پتروپالایشگاه «شهید قاسم سلیمانی» با ظرفیت پالایش روزانه ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام سنگین نیز با برآورد کمی بیش از ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری میان بانکهای ملی، رفاه کارگران، ملت و تجارت و گروه تدبیر انرژی، شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، شرکت سرمایهگذاری اهداف و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران امضا شد تا بر اساس مشارکتنامه پیوست شرکت مجری طرح، تأمین مالی و احداث پتروپالایشگاه یادشده تأمین شود. گروه تدبیر انرژی ۱۵ درصد، شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس ۱۵ درصد، شرکت سرمایهگذاری اهداف ۱۵ درصد، شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران ۱۰ درصد، بانک ملی ۱۵ درصد، بانک رفاه کارگران ۱۵ درصد، بانک ملت ۷.۵ درصد و بانک تجارت ۷.۵ درصد در تفاهمنامه مشارکت و تأمین مالی احداث پتروپالایشگاه «شهید قاسم سلیمانی» سهم دارند. مجموع این دو تفاهمنامه ۱۴ میلیارد دلار است که بخش اصلی این منابع از سرمایه بانکها خواهد بود.
توسعه یکپارچه آزادگان با همکاری بانکها
اسناد همکاری شرکت ملی نفت ایران، بانکها و شرکتهای اکتشاف و تولید برای اجرای طرح «توسعه یکپارچه میدان نفتی مشترک آزادگان» تیرماه امسال به امضای طرفین رسید. در اجرای این طرح برای نخستین بار به صورت همزمان از ظرفیت بانکهای دولتی و خصوصی، صندوق توسعه ملی (بانکهای ملی، سپه، ملت، پارسیان، تجارت، شهر و صندوق توسعه ملی) و شرکتهای اکتشاف و تولید داخلی (ستاد اجرایی، بنیاد مستضعفان، قرارگاه خاتم، مپنا و پتروپارس) استفاده خواهد شد. این طرح از لحاظ تأمین داخلی منابع مالی با مبلغ ۷ میلیارد دلار تاکنون بزرگترین طرح سرمایهگذاری چند دولت اخیر محسوب میشود. با اجرای این طرح و در یک دوره هفتساله، تولید نفت میدان آزادگان از ۱۹۰ هزار به ۵۷۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت.
همکاری در چند طرح پالایشی
علاوه بر این پروژهها، بانکها وارد بحث سرمایه گذاری در چند پروژه پالایشی مهم مانند خط لوله تابش و پارس هم شدند. ۲۵ آذر ۱۴۰۰، تفاهمنامه خط لوله راهبردی انتقال فرآوردههای نفتی تابش (تأمین انرژی بازار شرق) مسیر رفسنجان - بیرجند-تربت حیدریه-مشهد به ارزش ۳۷۲ میلیون یورو بین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی و بانک ملت امضا شد. با احداث خط لوله انتقال فرآورده نفتی مسیر رفسنجان - مشهد (تابش) یک کریدور حیاتی انتقال فرآورده در شرق کشور فعال خواهد شد. تفاهمنامه تأمین منابع مالی خط لوله جدید و راهبردی «پارس» ۱۵ اسفندماه ۱۴۰۰ بین شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و بانک تجارت امضا شد.خط لوله جدید پارس به طول ۴۰۰ کیلومتر با قطر ۱۴ اینچ در مسیر شهرستانهای مهرآران و فسا ساخته میشود و سپس به شیراز میرسد، در طول مسیر این خط لوله ۲ تلمبهخانه، یک پایانه و یک انبار نفت جدید به ظرفیت ۸۰ میلیون لیتر در فسا ساخته خواهد شد. در این زمینه، تفاهم دیگری نیز اردیبهشت ماه امسال امضا شد که تفاهمنامه مالی طرح احداث مخزنگاه شهید نادر مهدوی در استان هرمزگان بود و میان شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و بانک ملی امضا شد. مجموع این تفاهمنامهها سرمایه ۲۷ میلیارد دلاری بانکها را وارد صنعت نفت خواهد کرد و قرار است این رقم به ۸۰ میلیارد دلار برسد.
برش
نقدینگی به بیش از ۵۰۰۰ همت رسید
رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: وقتی که نقدینگی در کشور به بیش از 5 هزار هزار میلیارد تومان رسیده است باید آن را مدیریت کنیم تا اتفاقات خوبی رخ دهد. میرکاظمی همچنین با بیان اینکه طرح آمایش سرزمینی تصویب و ابلاغ شده است، گفت: وقتی به استانها سفر میکنیم مقامات استانی در جایی که نیاز به احداث صنایع تبدیلی و تکمیلی با اشتغالزایی بالا و منابع اندک دارد اصرار دارند که در استانی که آب و منابع کم است پتروشیمی ایجاد شود که اشتغالی هم در پی نخواهد داشت. میرکاظمی از سال جاری و سال آینده به عنوان ثبات اقتصادی و رشد اقتصادی یاد کرد و گفت: گزارشهای ملی باید به سیاستگذاران و سرمایهگذاران از محل آمار داده شود. وی بیان کرد: تدوین برنامه هفتم توسعه را هم در پیش داریم و نیاز به تحلیل از وضعیت کنونی کشور داریم که آن هم نیاز به آمار و اطلاعات دارد. به گفته وی، برنامههای توسعه گذشته در حد 25 تا 30 درصد محقق شده است و ما اگر بخواهیم رشد 8 درصدی در کشور محقق شود نیاز به برنامهریزی و آمار متقن داریم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بازگشت ورودیهای 65 به کلاس
-
خروج خوزستان از تنش آبی
-
داروی بیماران «اس ام ای» در گرو داروخانه ها
-
کاهش 7/4 درصدی تورم نقطهای خوراکیها
-
بایدن لاف میزند!
-
ظهور گروههای مقاومت در کرانه باختری
-
سبقت اشتغال از بیکاری در تابستان
-
دیدار نماینده ویژه رئیسجمهور با خانواده مهسا امینی
-
«تئاتر مقاومت» باید سالانه برگزار شود
-
رستمیان: با اسلحه قرضی سهمیه گرفتم!
-
تلاش برای بازگشت شریف به ریل آموزش و پژوهش
-
چشمک باران به ایران
-
۲۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری در نفت
اخبارایران آنلاین